گنجور

غزل شمارهٔ ۳۹۸۵

سواد شب دل شب زنده دار می خواهد
زمین سوخته تخم شرار می خواهد
مگر به داغ عزیزان نسوخته است دلش
کسی که زندگی پایدار می خواهد
به دست نفس مده اختیار دل زنهار
که زنگی آینه خویش تار می خواهد
نیام دعوی شمشیر را کند کوتاه
زبان درازی منصور دار می خواهد
همان به است که قانع شود به دل خوردن
کسی که نعمت بی انتظار می خواهد
بجاست رفعت نام آوران پاک گهر
که هر که هست نگین را سوار می خواهد
چو غنچه مشت گریبان جمع کرده من
توجهی ز نسیم بهار می خواهد
به داغ ساخته نتوان فریب عاشق داد
که صیرفی زر کامل عیار می خواهد
ز من به آب شدن دست هم نخواهد شست
چنین که توبه مرا شرمسار می خواهد
ز چله مطلب کوته نظر بصیرت نیست
که دام چشم برای شکار می خواهد
کسی که می طلبدعقل ازین سبک مغزان
ز سرومیوه واز بید بار می خواهد
به بوی گل ز گلستان کجا شودقانع
کسی که خرمن گل در کنار می خواهد
نظر سیاه به این خاکدان مکن صائب
که حسن آینه بی غبار می خواهد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سواد شب دل شب زنده دار می خواهد
زمین سوخته تخم شرار می خواهد
هوش مصنوعی: دل شب زنده دار نیاز به سیاهی شب دارد، مانند زمینی که سوخته، به دانه‌های آتش نیازمند است.
مگر به داغ عزیزان نسوخته است دلش
کسی که زندگی پایدار می خواهد
هوش مصنوعی: کسی که واقعاً دلش نمی‌سوزد و متأثر نمی‌شود از فقدان عزیزان، نمی‌تواند زندگی آرام و پایداری را طلب کند.
به دست نفس مده اختیار دل زنهار
که زنگی آینه خویش تار می خواهد
هوش مصنوعی: این بیت به ما هشدار می‌دهد که نباید اختیار دل را به دست نفس بسپاریم. نفس ممکن است ما را به سمت چیزهایی بکشاند که به خوبی و پاکی ما آسیب می‌زند، زیرا مانند زنگاری که آینه را کدر می‌کند، می‌تواند باعث تار شدن دیدگاه ما نسبت به خودمان و دنیای اطراف‌مان شود. در واقع، باید مراقب باشیم تا دچار گمراهی و انحراف نشویم.
نیام دعوی شمشیر را کند کوتاه
زبان درازی منصور دار می خواهد
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که کسی که به دلیل قدرت و نفوذش زبان به انتقاد و اعتراض می‌گشاید، به زودی با عواقب عملش مواجه خواهد شد و لازم است که در برابر زور و قدرت سکوت کند. در واقع، این اشاره به لزوم احتیاط در موضع‌گیری و بیان نظرات در موقعیت‌های حساس دارد.
همان به است که قانع شود به دل خوردن
کسی که نعمت بی انتظار می خواهد
هوش مصنوعی: بهتر است کسی که انتظار دارد نعمت بدون زحمت و تلاش به او برسد، به دلخوری و ناراحتی بسنده کند و قانع باشد.
بجاست رفعت نام آوران پاک گهر
که هر که هست نگین را سوار می خواهد
هوش مصنوعی: بجاست که نام بزرگانی که از نسل پاک و نجیبند، در مرتبه‌ای والا قرار بگیرد، زیرا هر کس که ارزش و مقام بالایی دارد، نیازمند نگینی باارزش و درخشان است.
چو غنچه مشت گریبان جمع کرده من
توجهی ز نسیم بهار می خواهد
هوش مصنوعی: مثل غنچه‌ای که دست‌هایش را جمع کرده، من هم منتظر نسیم بهار هستم تا توجه من را جلب کند.
به داغ ساخته نتوان فریب عاشق داد
که صیرفی زر کامل عیار می خواهد
هوش مصنوعی: عاشق دردی عمیق دارد و نمی‌توان او را با ظواهر و تظاهر فریب داد، چرا که برای شناخت ارزش واقعی عشق و احساسات، باید به عمق آن پی برد و به ارزش واقعی آن توجه کرد.
ز من به آب شدن دست هم نخواهد شست
چنین که توبه مرا شرمسار می خواهد
هوش مصنوعی: از من آب شدن هیچ کمکی نخواهد کرد، زیرا توبه‌ام باعث خجالت من خواهد شد.
ز چله مطلب کوته نظر بصیرت نیست
که دام چشم برای شکار می خواهد
هوش مصنوعی: اگر کسی دیدگاه محدودی داشته باشد، نمی‌تواند به درستی مسائل را ببینید و درک کند که برای درک خوب نیاز به داشتن بینش و دقت بیشتری دارد. همچون شکارچی که باید در دام چشم خود گنجایش جستجو و شکار را داشته باشد.
کسی که می طلبدعقل ازین سبک مغزان
ز سرومیوه واز بید بار می خواهد
هوش مصنوعی: کسی که از انسان‌های کم‌عمق و کم‌فکر جوهر عقل و تفکر را طلب می‌کند، مانند این است که از درخت بید میوه‌ای می‌خواهد.
به بوی گل ز گلستان کجا شودقانع
کسی که خرمن گل در کنار می خواهد
هوش مصنوعی: کسی که عطر گل را از باغ می‌شنود، نمی‌تواند به همین عطر قناعت کند؛ او در آرزوی چیدن گل‌ها و داشتن خرمن گل است.
نظر سیاه به این خاکدان مکن صائب
که حسن آینه بی غبار می خواهد
هوش مصنوعی: به این زمین و دنیای خاکی با چشمان ناامید نگاه نکن، زیرا زیبایی و خوبی نیاز به صفا و پاکی دارد.