گنجور

غزل شمارهٔ ۳۸۰۷

دل شکسته عاشق به آه می لرزد
همیشه بر علم خود سپاه می لرزد
سبک مگیر مصاف دل شکسته ما
که کوه قاف ازین برگ کاه می لرزد
گلی که نیست هوادارش آتشین نفسی
ز سردی نفس صبحگاه می لرزد
هجوم خار به آتش چه می تواند کرد؟
عبث دل اینهمه از خار راه می لرزد
کدام گوشه ابرو بلند شد یارب؟
که همچو قبله نما قبله گاه می لرزد
به فرق شاخ گلی بلبلی است بال فشان
پری که بر سر آن کج کلاه می لرزد
بر آن بیاض بناگوش گوشوار گهر
ستاره ای است که در صبحگاه می لرزد
ز آه سرد بود برگریز عصیان را
خوشا دلی که ز بیم گناه می لرزد
که آمده است به گلگشت ماهتاب برون؟
که همچو مهر جهانتاب ماه می لرزد
به چشم بسته تماشای عارض او کن
که این ورق ز نسیم نگاه می لرزد
به خاک کوی تو خلق آرمیده چون باشند؟
که آفتاب در آن جلوه گاه می لرزد
فتد ز رحم مرا برق در جگر صائب
اگر به دامن صحرا گیاه می لرزد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل شکسته عاشق به آه می لرزد
همیشه بر علم خود سپاه می لرزد
هوش مصنوعی: دل شکستگی و عشق باعث می‌شود که همیشه دل عاشق با یک حس عمیق و آهسته به لرزه درآید، مانند اینکه نیرویی که در درونش وجود دارد، بر روی قدرت یا تسلط او تأثیر می‌گذارد و او را vulnerable می‌کند.
سبک مگیر مصاف دل شکسته ما
که کوه قاف ازین برگ کاه می لرزد
هوش مصنوعی: سبکبارانه از درد و رنج دل شکسته ما غافل مشو، زیرا که حتی کوه‌ها در برابر این حالتی که داریم، به لرزه درمی‌آیند.
گلی که نیست هوادارش آتشین نفسی
ز سردی نفس صبحگاه می لرزد
هوش مصنوعی: گلی که کسی از آن حمایت نمی‌کند، به دلیل هوای سرد صبحگاهی، دچار لرزش می‌شود.
هجوم خار به آتش چه می تواند کرد؟
عبث دل اینهمه از خار راه می لرزد
هوش مصنوعی: هجوم خار به آتش چه تأثیری می‌تواند داشته باشد؟ بیهوده است که دل این همه از خار بترسد و بلرزد.
کدام گوشه ابرو بلند شد یارب؟
که همچو قبله نما قبله گاه می لرزد
هوش مصنوعی: کدام قسمت ابرو بالا رفته است، ای خدا؟ که مثل یک قطب‌نما، جهت را تغییر می‌دهد و می‌لرزد.
به فرق شاخ گلی بلبلی است بال فشان
پری که بر سر آن کج کلاه می لرزد
هوش مصنوعی: در بالای سر گل، پرنده‌ای به زیبایی در حال پرواز است و بر روی آن گل، کلاهی کج و ناپایدار دارد که به اهتزاز در می‌آید.
بر آن بیاض بناگوش گوشوار گهر
ستاره ای است که در صبحگاه می لرزد
هوش مصنوعی: بر آن پوست سفیدی که بناگوش قرار دارد، گوشواره‌ای از جنس گوهر و مانند ستاره‌ای است که در صبحگاه می‌درخشد و می‌لرزد.
ز آه سرد بود برگریز عصیان را
خوشا دلی که ز بیم گناه می لرزد
هوش مصنوعی: به هنگام ریزش برگ‌ها و با سردی آهی که از دل برمی‌خیزد، خوب است دلی که از ترس گناه می‌لرزد و نگران است.
که آمده است به گلگشت ماهتاب برون؟
که همچو مهر جهانتاب ماه می لرزد
هوش مصنوعی: کیست که در زیر نور ماه به گردش آمده است؟ که همچون خورشید درخشان، نور ماه لرزان و زیبا به نظر می‌رسد.
به چشم بسته تماشای عارض او کن
که این ورق ز نسیم نگاه می لرزد
هوش مصنوعی: با چشمان بسته به زیبایی چهره‌اش نگاه کن، زیرا این صحنه مانند ورقی است که از نسیم ملایم می‌لرزد.
به خاک کوی تو خلق آرمیده چون باشند؟
که آفتاب در آن جلوه گاه می لرزد
هوش مصنوعی: در کنار تو، مردم در خواب هستند و مثل اینکه تابش آفتاب در این مکان به لرزه درآمده است.
فتد ز رحم مرا برق در جگر صائب
اگر به دامن صحرا گیاه می لرزد
هوش مصنوعی: اگر گفته شود که یک نیروی قوی و ناگهانی به من آسیب می‌زند، مثل برقی که به دل من می‌زند. از طرفی، اگر گیاهی در دامن بیابان به لرزش درآید، نشان‌دهنده تأثیراتی است که در محیط پیرامونش وجود دارد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۸۰۷ به خوانش سمیه الماسی