گنجور

غزل شمارهٔ ۳۵۰۳

غنچه هایی که درین سبز چمن خنده زدند
ای بسا زخم نمایان به دل زنده زدند
محو یکتایی نقاش نگردید کسی
همه چون آینه بر نقش پراکنده زدند
شکوه از بخت نکردند سبکرفتاران
در دل ابر سیه برق صفت فرخنده کردند
غفلت خویش گزیدند به بیداری بخت
ساده لوحان که در طالع فرخنده زدند
دست منعی که فشاندند بزرگان به فقیر
پشت پایی است که بر دولت پاینده کردند
مرکز دایره حسن مصور گردید
خال مشکین چو بر آن چهره زیبنده زدند
این صدفها که خموشند درین دریابار
می توان یافت که بر گوهر ارزنده زدند
نیست مژگان، که به تقصیر پریشان نظری
مشت خاری است به چشم من بیننده زدند
صائب آنان که گزیدند به غمها غم عشق
دست بر سینه غمهای پراکنده زدند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غنچه هایی که درین سبز چمن خنده زدند
ای بسا زخم نمایان به دل زنده زدند
هوش مصنوعی: گل‌هایی که در این چمن سبز شکفتند و لبخند زدند، احتمالاً زخم‌های عمیقی بر دل‌های زنده و شاداب بر جای گذاشته‌اند.
محو یکتایی نقاش نگردید کسی
همه چون آینه بر نقش پراکنده زدند
هوش مصنوعی: هیچ‌کس به یکتایی و عظمت نقاش (خالق) نیفتاد، همه تنها مانند آینه، تصویرها و نقش‌ها را بازتاب کردند و تجلیات را پراکنده کردند.
شکوه از بخت نکردند سبکرفتاران
در دل ابر سیه برق صفت فرخنده کردند
هوش مصنوعی: آنهایی که سبک‌بار و بی‌دغدغه هستند، هرگز از سرنوشت خود گلایه نمی‌کنند. آنها در دل تاریکی‌ها، همچون برقی که در آسمان می‌درخشد، به شادکامی و خوشبختی ادامه می‌دهند.
غفلت خویش گزیدند به بیداری بخت
ساده لوحان که در طالع فرخنده زدند
هوش مصنوعی: ساده‌لوحان به خواب غفلت افتاده‌اند و در حالی که شانس خوشبختی در انتظارشان بود، آن را از دست داده‌اند.
دست منعی که فشاندند بزرگان به فقیر
پشت پایی است که بر دولت پاینده کردند
هوش مصنوعی: دست قدرت‌مندان که به فقیر کمک نکردند، مانند حرکتی است که آنان برای حفظ موقعیت خود در برابر دولت و ثروت انجام داده‌اند.
مرکز دایره حسن مصور گردید
خال مشکین چو بر آن چهره زیبنده زدند
هوش مصنوعی: در مرکز دایره زیبایی، خال سیاه مانند نقطه‌ای زیبا بر چهره‌ای خوش رنگ و زیبا قرار گرفت.
این صدفها که خموشند درین دریابار
می توان یافت که بر گوهر ارزنده زدند
هوش مصنوعی: در این دریا، انواع صدف‌هایی که سکوت کرده‌اند وجود دارد، و می‌توان متوجه شد که بر روی جواهرات با ارزش تأثیری گذاشته‌اند.
نیست مژگان، که به تقصیر پریشان نظری
مشت خاری است به چشم من بیننده زدند
هوش مصنوعی: مژگان کسی نیست که به خاطر سهل‌انگاری باعث بی‌نظمی شده باشد، بلکه چیزی که به چشم من نگاه‌کننده آسیب زده، مانند سوزش خاری است.
صائب آنان که گزیدند به غمها غم عشق
دست بر سینه غمهای پراکنده زدند
هوش مصنوعی: افرادی که در میان غم‌ها، غم عشق را انتخاب کردند، با احساساتشان به غم‌های گوناگون برخورد کردند و بر سینه این دردها ضربه زدند.

حاشیه ها

1395/03/15 15:06
حسین

شکوه از بخت نکردند سبک رفتاران/در دل ابر سیه برق صفت «خنده» زدند