غزل شمارهٔ ۳۴۹۶
گر به شاهان جهان مسند عزت دادند
گوشه ای هم به من از ملک قناعت دادند
دیولاخی است جهان در نظر وحشت من
تا مراره به پریخانه عزلت دادند
کیست بر حرف من انگشت گذارد دیگر؟
کز خموشی به لبم مهر نبوت دادند
یافت در بی بصری گمشده خود یعقوب
بصر از هر که گرفتند بصیرت دادند
لب به خون تر کنم از نعمت الوان جهان
تا چو شمشیر به من جوهر غیرت دادند
وای بر ساده دلانی که درین وحشتگاه
پشت از جسم به دیوار فراغت دادند
چه کند آتش دوزخ به گنهکارانی
کز جبین آب به صحرای قیامت دادند
منت خشک ز سرچشمه کوثر نکشد
هرکه را آب ز شمشیر شهادت دادند
صائب از صافی مشرب می نابش کردم
گر به من درد ز میخانه قسمت دادند
غزل شمارهٔ ۳۴۹۵: ما به ساقی و حریفان به شراب افتادندغزل شمارهٔ ۳۴۹۷: قسمتی در خور هرکس چو ز اول دادند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر به شاهان جهان مسند عزت دادند
گوشه ای هم به من از ملک قناعت دادند
هوش مصنوعی: اگر به پادشاهان جهان مقامهای ارجمند دادهاند، به من هم گوشهای از سرزمین قناعت دادهاند.
دیولاخی است جهان در نظر وحشت من
تا مراره به پریخانه عزلت دادند
هوش مصنوعی: جهان برای من در نگاه وحشتزدهام مانند دیوانهخانهای است، زیرا من به تنهایی در گوشهای به دور از دیگران به سر میبرم.
کیست بر حرف من انگشت گذارد دیگر؟
کز خموشی به لبم مهر نبوت دادند
هوش مصنوعی: کیست که بر سخنان من انتقادی کند؟ زیرا از سکوت من، نشانهای از نبوت و رسالت بر لبانم نشسته است.
یافت در بی بصری گمشده خود یعقوب
بصر از هر که گرفتند بصیرت دادند
هوش مصنوعی: یعقوب در دل تاریکی و نابینایی، به دنبال فرزند گمشدهاش بود. او در این حالت از کسانی که بینایی واقعی داشتند، نیروی بصیرت و آگاهی دریافت کرد.
لب به خون تر کنم از نعمت الوان جهان
تا چو شمشیر به من جوهر غیرت دادند
هوش مصنوعی: شکرفروشی این است که خود را به درد و رنج بیفکنم و با سختیهای زندگی مقابله کنم، تا اینکه مانند شمشیر، به من قدرت و غیرت بدهند.
وای بر ساده دلانی که درین وحشتگاه
پشت از جسم به دیوار فراغت دادند
هوش مصنوعی: افسوس بر آن زودباورانی که در این مکان خوفناک، از خود و وجودشان فاصله گرفتند و به دیوار چراغ آسایش تکیه کردند.
چه کند آتش دوزخ به گنهکارانی
کز جبین آب به صحرای قیامت دادند
هوش مصنوعی: آتش جهنم با گناهکارانی که در روز قیامت از ترس و ناراحتی عرق کردهاند، چه کار میتواند بکند؟
منت خشک ز سرچشمه کوثر نکشد
هرکه را آب ز شمشیر شهادت دادند
هوش مصنوعی: هر کس که با شمشیر شهادت مورد آزمایش قرار گیرد، نمیتواند از نعمتهای جاری در زندگی بهرهمند شود و سپاسگزاری از نعمتهایی که از سرچشمه کوثر به آنها داده شده را نخواهد کرد.
صائب از صافی مشرب می نابش کردم
گر به من درد ز میخانه قسمت دادند
هوش مصنوعی: صائب به این معنا اشاره دارد که او از نشئگی یا روح بخش بودن می ناب لذت برده و احساس میکند که اگر درد و رنجی به او برسد، آن را به خاطر ارتباطش با میخانه و نوشیدنیهای آن پذیرا خواهد بود. در واقع، او به شادی و لذتی که از این نوشیدنی بدست میآورد، اشاره کرده و نشان میدهد که پذیرای هر نوع تجربهای است که در پی آن بینهایت زیبایی و لذت وجود دارد.