گنجور

غزل شمارهٔ ۳۴۸۶

عاشقان زان لب شیرین به سخن ساخته اند
بوشناسان به نسیمی ز چمن ساخته اند
چون قلم، موی شکافان دبستان وجود
از دو عالم به سر زلف سخن ساخته اند
کی به آن گلشن بیرنگ توانند رسید؟
بلبلانی که به این سبز چمن ساخته اند
گوشه ای گیر ازین بزم که صحبت سازان
بارها از لب پیمانه سخن ساخته اند
خون به جای عرق افشانده ام از جبهه سعی
تا کف خون مرا مشک ختن ساخته اند
زود باشد که زبان در قفس کام کشند
صائب آنان که به گلهای چمن ساخته اند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاشقان زان لب شیرین به سخن ساخته اند
بوشناسان به نسیمی ز چمن ساخته اند
هوش مصنوعی: عاشقان به خاطر آن لب شیرین، کلامی دلنشین و زیبا ساخته‌اند و افرادی که به بوی خوش آشنا هستند، لطافتی از نسیم چمن را به تصویر کشیده‌اند.
چون قلم، موی شکافان دبستان وجود
از دو عالم به سر زلف سخن ساخته اند
هوش مصنوعی: در این بیت بیان شده است که قلم به مانند مویی است که وجود انسان را از دو دنیای مختلف می‌سازد و نتیجه‌اش زلف سخن است. به عبارتی دیگر، اینجا اشاره به تأثیر عمیق کلمات و بیان در شکل‌گیری شخصیت و وجود فرد دارد.
کی به آن گلشن بیرنگ توانند رسید؟
بلبلانی که به این سبز چمن ساخته اند
هوش مصنوعی: کی کسی به باغی بدون رنگ می‌تواند دست یابد؟ مگر بلبلانی که در این چمن سبز زندگی کرده‌اند.
گوشه ای گیر ازین بزم که صحبت سازان
بارها از لب پیمانه سخن ساخته اند
هوش مصنوعی: در یکی از گوشه‌های این مهمانی بمان و به صحبت‌هایی گوش کن که عده‌ای بارها از لفظ پیمانه داستان‌ها و سخنان دلنشین سروده‌اند.
خون به جای عرق افشانده ام از جبهه سعی
تا کف خون مرا مشک ختن ساخته اند
هوش مصنوعی: من در تلاش و کوشش خود، آنچنان زحمت کشیده‌ام که عرق من به جای آن که بر روی زمین بریزد، تبدیل به خون شده و این خون به مانند مشک خوشبوی ختن برای من درآمده است.
زود باشد که زبان در قفس کام کشند
صائب آنان که به گلهای چمن ساخته اند
هوش مصنوعی: به زودی زبانی که در قفس است، به آرزوی خود خواهد رسید. افرادی که با زیبایی‌های چمن آشنا هستند، این خوشحالی را خواهند فهمید.