گنجور

غزل شمارهٔ ۳۳۹۰

بر ز نخدان تو هرکس که نگاه اندازد
گر بود خضر، دل خویش به چاه اندازد
گرد بر دامن دریای کرم ننشیند
ابر اگر سایه رحمت به گیاه اندازد
عقده مشکل ما را به نسیمی دریاب
تا به کی آه به اشک، اشک به آه اندازد؟
در گذر از سر نظاره آن قد بلند
کاین تماشا ز سر چرخ کلاه اندازد
دور باش مژه از هر دو طرف استاده است
زهره کیست بر آن چشم نگاه اندازد؟
شکوه در دل گره و جرأت گفتارم نیست
مگر این سلسله را اشک به راه اندازد
صائب از درد تغافل دل اگر خون گردد
به ازان است کسی رو به نگاه اندازد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر ز نخدان تو هرکس که نگاه اندازد
گر بود خضر، دل خویش به چاه اندازد
هوش مصنوعی: هر کسی که به دستان تو نگاه کند، حتی اگر خضر هم باشد، دلش به نفرین تو دچاری می‌شود.
گرد بر دامن دریای کرم ننشیند
ابر اگر سایه رحمت به گیاه اندازد
هوش مصنوعی: اگر باران رحمت بر گیاهان بیفتد، ابرها دیگر روی آفتاب را نخواهند گرفت و بر دامن دریای بخشش چیزی نخواهد نشسته.
عقده مشکل ما را به نسیمی دریاب
تا به کی آه به اشک، اشک به آه اندازد؟
هوش مصنوعی: ما را از این مشکل و سختی برهان، تا کی باید با افسوس و گریه از یکدیگر دل آزرده شویم؟
در گذر از سر نظاره آن قد بلند
کاین تماشا ز سر چرخ کلاه اندازد
هوش مصنوعی: در حین تماشای آن قامت بلند، متوجه می‌شوم که این تماشا به قدری زیباست که حتی از آسمان هم ستاره‌ها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.
دور باش مژه از هر دو طرف استاده است
زهره کیست بر آن چشم نگاه اندازد؟
هوش مصنوعی: از هر دو طرف، مژه‌ها به طور نزدیک قرار دارند و مانع دیدن می‌شوند؛ در این شرایط، زهره (سیاره زهره) کیست که بتواند به آن چشم خیره شود؟
شکوه در دل گره و جرأت گفتارم نیست
مگر این سلسله را اشک به راه اندازد
هوش مصنوعی: در درونم احساسات و رنج‌های زیادی دارم، اما جرات بیان آنها را ندارم، جز اینکه اشک‌هایم باعث شود این مسائل به جریان بیفتند.
صائب از درد تغافل دل اگر خون گردد
به ازان است کسی رو به نگاه اندازد
هوش مصنوعی: اگر دل از درد فراموشی خونین شود، بهتر است که کسی به تو نگاه کند و توجهش را به تو معطوف دارد.