غزل شمارهٔ ۳۲۱۵
ز انجم نور مه در دیده روزن نمیآید
ز چندین چشم، کار یک دل روشن نمیآید
اگر خواهی سلامت از جهان، سر در گریبان کش
کز این دریا برون کس بیفرو رفتن نمیآید
دل روشن مرا دارد ز چشم باز مستغنی
که نور خانه آیینه از روزن نمیآید
مشو در راه امن از احتیاط ای راهرو غافل
که موسی بیعصا در وادی ایمن نمیآید
ز بیرحمی همان بر روی من در باغبان بندد
ز دست کوته من گرچه گل چیدن نمیآید
به روی نرم نتوان کامیاب از خلق شد صائب
شرر بیرون ز صلب سنگ بیآهن نمیآید
غزل شمارهٔ ۳۲۱۴: زدل کاری که آید از لب خندان نمی آیدغزل شمارهٔ ۳۲۱۶: به کار سینهصافان دیده روشن نمیآید
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز انجم نور مه در دیده روزن نمیآید
ز چندین چشم، کار یک دل روشن نمیآید
هوش مصنوعی: از ستارهها نوری مانند نور ماه در چشمهایم نمیتابد؛ زیرا از میان تمام این چشمان، فقط یک دل میتواند روشنی را بهخوبی حس کند.
اگر خواهی سلامت از جهان، سر در گریبان کش
کز این دریا برون کس بیفرو رفتن نمیآید
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از خطرات دنیا در امان باشی، باید به خودت برسید و از این اوضاع سخت دوری کنی، زیرا هیچکس نمیتواند به راحتی از این مشکلات عبور کند.
دل روشن مرا دارد ز چشم باز مستغنی
که نور خانه آیینه از روزن نمیآید
هوش مصنوعی: دل من با بینایی خود نیازی به دیدن نور ندارد، زیرا روشنایی خانهی دل از درون خودم تأمین میشود و نیازی به نور بیرونی نیست.
مشو در راه امن از احتیاط ای راهرو غافل
که موسی بیعصا در وادی ایمن نمیآید
هوش مصنوعی: ای مسافر، نباید در راهی که به نظر امن میآید، بیاحتیاط باشی. فراموش نکن که حتی حضرت موسی هم بدون عصا در سرزمین ایمن قدم نمیگذاشت.
ز بیرحمی همان بر روی من در باغبان بندد
ز دست کوته من گرچه گل چیدن نمیآید
هوش مصنوعی: در اثر بیرحمی، باغبان به من آسیب میزند و اگرچه من به چیدن گل مناسب نیستم، هنوز هم دستانم کوتاه است.
به روی نرم نتوان کامیاب از خلق شد صائب
شرر بیرون ز صلب سنگ بیآهن نمیآید
هوش مصنوعی: برای موفق شدن و به نتایج دلخواه دست یافتن، نمیتوان بدون تلاش و سختی به سادگی از دیگران کمک گرفت. مانند این است که از سنگی سخت، بدون وجود فلز خالص، جرقهای ایجاد نشود.

صائب