گنجور

غزل شمارهٔ ۳۱۷۴

حباب و موج را هر کس که از دریا جدا بیند
زخط و خال کثرت چهره وحدت کجا بیند؟
شکست از گردش گردون به پاکان می رسد افزون
که گندم پاک چون گردید رنج آسیا بیند
نگردد مرگ سنگ راه جویای سعادت را
که با چشم سفید این استخوان راه هما بیند
مدان جان مجرد را یکی با پیکر خاکی
که آزادست مرغی کز قفس خود را جدا بیند
میان عاقبت بینان علم گردد به بینایی
چو نرگس هر که در جوش بهاران زیر پا بیند
قماش اهل دل را چون شناسد کوته اندیشی
که گردد روی گردان کعبه را گر بی قبا بیند
سیه باشد جهان در چشم دایم عیبجویی را
که پشت تیره از آیینه، از طاوس پا بیند
عصاکش پیر و کورست در سیر و سکون دایم
زهی غافل که تقصیرات خود را از قضا بیند
به خون ناامیدی دست شوید از گشاد دل
نواسنجی که دست غنچه گل در حنا بیند
زبیرحمی نگردد آب گرد دیده اش صائب
سر خورشید را آن سنگدل گر زیر پا بیند

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حباب و موج را هر کس که از دریا جدا بیند
زخط و خال کثرت چهره وحدت کجا بیند؟
هوش مصنوعی: هر کسی که حباب و موج را از دریا جدا ببیند، چگونه می‌تواند از تنوع و نشانه‌های گوناگونی که در چهره‌ها وجود دارد، به وحدت و یگانگی درونی آنها پی ببرد؟
شکست از گردش گردون به پاکان می رسد افزون
که گندم پاک چون گردید رنج آسیا بیند
هوش مصنوعی: خدمت به انسان‌های نیکوکار و درستکار بیشتر از دیگران می‌رسد، چرا که مانند گندم پاک که با آسیای سخت روبرو می‌شود، آن‌ها نیز برای رسیدن به پاکی و خوبی، رنج و زحمت را متحمل می‌شوند.
نگردد مرگ سنگ راه جویای سعادت را
که با چشم سفید این استخوان راه هما بیند
هوش مصنوعی: مرگ نمی‌تواند مانع راه جویای خوشبختی شود، چون کسی که با چشم روشن و امید، به دنبال مسیر درست است، همیشه راه خود را پیدا می‌کند.
مدان جان مجرد را یکی با پیکر خاکی
که آزادست مرغی کز قفس خود را جدا بیند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که جان مجرد و روح آزاد را با بدن مادی مقایسه نکن. مانند پرنده‌ای که از قفس آزاد می‌شود و دنیای بیرون را می‌بیند، روح هم پس از رهایی از قید و بندهای جسمانی می‌تواند به آزادی برسد و زیبایی‌های بیشتری را تجربه کند.
میان عاقبت بینان علم گردد به بینایی
چو نرگس هر که در جوش بهاران زیر پا بیند
هوش مصنوعی: در انتهای کار، بینش واقعی برای افرادی که به عاقبت‌اندیشی توجه دارند به دست می‌آید؛ مانند نرگسی که در فصل بهار در حال شکفتن است و زیر پاهایش زیبایی را می‌بیند.
قماش اهل دل را چون شناسد کوته اندیشی
که گردد روی گردان کعبه را گر بی قبا بیند
هوش مصنوعی: آدم‌های سطحی و کم‌فکر نمی‌توانند افراد با بصیرت را درک کنند و اگر چنین افرادی ببینند که یک دل‌سخت، در لباس و ظاهرش نقصی دارد، از او روی برمی‌گردانند، در حالی که حقیقت درونی او از ظواهر مهم‌تر است.
سیه باشد جهان در چشم دایم عیبجویی را
که پشت تیره از آیینه، از طاوس پا بیند
هوش مصنوعی: جهان برای کسی که همیشه در حال عیب جویی است، سیاه و تیره به نظر می‌رسد. او مانند طاووسی است که به دلیل پشت تیره‌اش، خطاها و نقص‌های خود را نمی‌بیند.
عصاکش پیر و کورست در سیر و سکون دایم
زهی غافل که تقصیرات خود را از قضا بیند
هوش مصنوعی: شخصی که به عصا تکیه کرده و نابینا است، در حال حرکت و سکون دائمی به سر می‌برد. او چقدر بی‌خبر است که عیب‌های خود را به سرنوشت نسبت می‌دهد.
به خون ناامیدی دست شوید از گشاد دل
نواسنجی که دست غنچه گل در حنا بیند
هوش مصنوعی: دست ناامیدی را با خون بشویید، زیرا از دل گشاده و شاداب می‌توانید به زیبایی‌های زندگی نگاه کنید؛ مانند اینکه دست غنچه گل در رنگ حنا دیده می‌شود.
زبیرحمی نگردد آب گرد دیده اش صائب
سر خورشید را آن سنگدل گر زیر پا بیند
هوش مصنوعی: اگر کسی با دیدن آب، چهره‌اش خیس شود و دلش به حال خورشید بسوزد، نشان از رحمت او دارد؛ اما اگر آن سنگدل، خورشید را زیر پا بگذارد، بی‌رحم و سنگدل است.