غزل شمارهٔ ۳۱۲۳
دل پر آرزو خالی زشور و شر نمی باشد
که گوش امن در دریای بی لنگر نمی باشد
تو از کوتاه بینی ها اجل را دور می دانی
وگرنه غایبی از مرگ حاضرتر نمی باشد
ندارد شکوه ای از تیره بختیها دل روشن
که اخگر را لباسی به زخاکستر نمی باشد
زعرض حال خاموشم که زخم اهل غیرت را
بغیر از لب گزیدن بخیه دیگر نمی باشد
دل آزاده زود از قید هستی می جهد بیرون
سپند شوخ یک دم بیش در مجمر نمی باشد
ز اشک و آه مگسل گر دل خود جمع می خواهی
که این اوراق را شیرازه دیگر نمی باشد
زوصل نوخطان بردار صائب کام دل اینجا
که در فردوس این ریحان جان پرور نمی باشد
غزل شمارهٔ ۳۱۲۲: بهشتی بی دماغان را به از خلوت نمی باشدغزل شمارهٔ ۳۱۲۴: شراب بیخودی در شیشه و ساغر نمی باشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل پر آرزو خالی زشور و شر نمی باشد
که گوش امن در دریای بی لنگر نمی باشد
هوش مصنوعی: دل پر امید و آرزو نمیتواند از شور و هیجان خالی باشد، مانند اینکه گوشهای امن در دریایی بیلنگر پیدا نمیشود.
تو از کوتاه بینی ها اجل را دور می دانی
وگرنه غایبی از مرگ حاضرتر نمی باشد
هوش مصنوعی: تو به خاطر دیدگاه محدودت فکر میکنی که میتوانی اجل را دور نگهداری، در حالی که هیچ چیزی به اندازه مرگ نمیتواند به ما نزدیکتر باشد.
ندارد شکوه ای از تیره بختیها دل روشن
که اخگر را لباسی به زخاکستر نمی باشد
هوش مصنوعی: دل روشن از بدبختیها شکایتی ندارد، چون دلی که به یاد میسوزد، همچون ذغال است که هیچ لباس و زیبایی از خاکستر برنمیدارد.
زعرض حال خاموشم که زخم اهل غیرت را
بغیر از لب گزیدن بخیه دیگر نمی باشد
هوش مصنوعی: من در سکوت خود، درد و زخمهای ناشی از غیرت را بیان میکنم، اما راهی برای درمان آن جز گاز گرفتن لب ندارم.
دل آزاده زود از قید هستی می جهد بیرون
سپند شوخ یک دم بیش در مجمر نمی باشد
هوش مصنوعی: دل آزاد به سرعت از محدودیتهای وجودی رهایی مییابد و همچون آتش زبانههای شاداب، فقط برای لحظهای در آتش میسوزد و نمیتواند در آن بماند.
ز اشک و آه مگسل گر دل خود جمع می خواهی
که این اوراق را شیرازه دیگر نمی باشد
هوش مصنوعی: اگر میخواهی دل جمع و آرامی داشته باشی، از گریه و شکایت خودداری کن؛ زیرا این لحظات و احساسات دیگر نمیتوانند نظم و سامان ببخشند.
زوصل نوخطان بردار صائب کام دل اینجا
که در فردوس این ریحان جان پرور نمی باشد
هوش مصنوعی: ای نوخاستان، در اینجا از میوههای شیرین بهره ببرید، چون در این باغ پر از گل و خوشبو، هیچ چیز دیگری برای دلخوشی پیدا نمیشود.