گنجور

غزل شمارهٔ ۳۱۱۱

تو پنداری دل خوش در جهان بسیار می باشد
زصد گوهر درین دریا یکی شهوار می باشد
زغیرت پیر کنعان چشم بندی می کند، ورنه
متاع یوسفی در هر سر بازار می باشد
مدار از خال پیش از خط مشکین چشم دلجویی
که در دوران خط این نقطه خوش پرگار می باشد
نگاه دوربین در خانه از گلزار گل چیند
مرا دیوار و در کی مانع دیدار می باشد؟
مکن ناز خنک در کار ما ای شمع کافوری
که ما را شمع بالین دیده بیدار می باشد
زسر نگذشته چون منصور نتوان حرف حق گفتن
که حرف راست را منبر زچوب دار می باشد
زخصم بردبار اندیشه بیش از تندخو دارم
گران زخم است هر تیغی که لنگردار می باشد
شود از خواب غفلت عمر کوته بی بصیرت را
که سیلاب از گرانسنگی سبکرفتار می باشد
نگنجد مو میان کفر و دین در عالم مشرب
که آنجا رشته تسبیح از زنار می باشد
دل آگه مجو از ساکنان خانقه صائب
که در کوی خرابات است اگر هشیار می باشد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تو پنداری دل خوش در جهان بسیار می باشد
زصد گوهر درین دریا یکی شهوار می باشد
هوش مصنوعی: تو فکر می‌کنی که در این دنیا خوشی‌ها بسیار است، اما در حقیقت از میان صدها گوهر، فقط یکی از آنها شایسته و واقعی است.
زغیرت پیر کنعان چشم بندی می کند، ورنه
متاع یوسفی در هر سر بازار می باشد
هوش مصنوعی: غیرت پیر کنعان چون چشم را فریب می‌دهد، در غیر این صورت هر کسی می‌تواند کالای یوسف را در هر گوشه بازار پیدا کند.
مدار از خال پیش از خط مشکین چشم دلجویی
که در دوران خط این نقطه خوش پرگار می باشد
هوش مصنوعی: مراقب باش که زیبایی و جذابیت خال‌های صورت پیش از خطوط سیاه چشم، نشان‌دهنده دلجویی و محبت‌اند. در جریان زندگی، این نقاط زیبا همچون دایره‌ای خوشایند و دلنشین هستند.
نگاه دوربین در خانه از گلزار گل چیند
مرا دیوار و در کی مانع دیدار می باشد؟
هوش مصنوعی: نگاه دوربین در خانه به گلزار و زیبایی‌ها اشاره می‌کند، اما دیوار و در اینجا مانع دیدار و ارتباط می‌شوند. به عبارت دیگر، با وجود زیبایی‌های اطراف، موانع فیزیکی باعث جدایی و فاصله میان افراد می‌شود.
مکن ناز خنک در کار ما ای شمع کافوری
که ما را شمع بالین دیده بیدار می باشد
هوش مصنوعی: ای شمع کافوری، در کار ما ناز و کرشمه نکن، چرا که ما شمعی داریم که همیشه بیدار است و در کنار ما قرار دارد.
زسر نگذشته چون منصور نتوان حرف حق گفتن
که حرف راست را منبر زچوب دار می باشد
هوش مصنوعی: اگر کسی مانند منصور به دار آویخته شده، نمی‌تواند حقیقت را به زبان بیاورد، زیرا بیان حقیقت ممکن است به عواقب خطرناکی منجر شود و مانند منبری که از چوب ساخته شده، می‌تواند بر سر او بیفتد.
زخصم بردبار اندیشه بیش از تندخو دارم
گران زخم است هر تیغی که لنگردار می باشد
هوش مصنوعی: من از خصم‌های صبور بیشتر فکر می‌کنم، زیرا هر زخم عمیق‌تری که بر اثر تیغی که بی‌احتیاطانه زده شود، می‌تواند سنگین‌تر باشد.
شود از خواب غفلت عمر کوته بی بصیرت را
که سیلاب از گرانسنگی سبکرفتار می باشد
هوش مصنوعی: وقتی که انسان در خواب غفلت و نادانی به سر میبرد، عمرش به سرعت سپری می‌شود، در حالی که او باید بداند که رفتار بی‌خیال و ناپسند مانند سیلابی است که از وزنی ارزشمند عبور می‌کند و به سادگی از بین می‌رود.
نگنجد مو میان کفر و دین در عالم مشرب
که آنجا رشته تسبیح از زنار می باشد
هوش مصنوعی: در اینجا بیان می‌شود که نمی‌توان مرز واضحی بین کفر و ایمان در برخی از جاها تعیین کرد، چرا که در آن مکان‌ها، رابطه‌ها و اعتقادات به گونه‌ای پیچیده و درهم‌تنیده‌اند که نمی‌توان به سادگی آنها را جدا کرد. مثلاً در برخی از ادیان، عناصر و نشانه‌هایی وجود دارد که به هر دو سمت این مرز تعلق دارند و نشان‌دهنده ارتباطات عمیق‌تری هستند.
دل آگه مجو از ساکنان خانقه صائب
که در کوی خرابات است اگر هشیار می باشد
هوش مصنوعی: دل خود را از حال و روز افرادی که در خانقاه و ارتباطات صوفیانه‌اند، آگاه نکن. چرا که اگر کسی در این مسیر باشد، باید بداند که در محله خراباتی‌ها و اهل می‌باشد.