غزل شمارهٔ ۳۰۹۳
خوشا دردی که از چشم بداندیشان نهان باشد
خوشا چاکی که چون خرما به جیب استخوان باشد
همیشه کاروان را گرد از دنبال می آید
مرا گرد کسادی پیش پیش کاروان باشد
دلش از شکوه من چون چراغ طور می سوزد
چرا کس در شکایت اینقدر آتش زبان باشد؟
حصار خویش کردم سخت جانی را، ندانستم
که شمشیر قضا را جان سخت من فسان باشد
به یک تقصیر سهل از مردم آگاه می رنجم
نظر پوشیدن از بیدار دل خواب گران باشد
تراوش می کند این نکته از بیهوشی مجنون
که سنگ کودکان دیوانه را رطل گران باشد
خزان از دور می بوسد زمین و باز می گردد
در آن گلشن که بلبل صائب آتش زبان باشد
غزل شمارهٔ ۳۰۹۲: دمی کز روی آگاهی بود تیغ دودم باشدغزل شمارهٔ ۳۰۹۴: مرا دوری به جای خویش با آن سیمتن باشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوشا دردی که از چشم بداندیشان نهان باشد
خوشا چاکی که چون خرما به جیب استخوان باشد
هوش مصنوعی: خوشا آن دردی که از نگاه بدخواهان پنهان بماند و خوشا آن زخم که مانند خرما در دل استخوان نهفته باشد.
همیشه کاروان را گرد از دنبال می آید
مرا گرد کسادی پیش پیش کاروان باشد
هوش مصنوعی: همیشه کاروان به دنبال من میآید و من مثل کسی هستم که نگران کسادی و کمفروشی پیش از رسیدن کاروان هستم.
دلش از شکوه من چون چراغ طور می سوزد
چرا کس در شکایت اینقدر آتش زبان باشد؟
هوش مصنوعی: دل او به خاطر نالهها و شکایتهای من به شدت میسوزد، اما چرا هیچکس اینقدر شجاعت ندارد که به بیان این نارضایتیها بپردازد؟
حصار خویش کردم سخت جانی را، ندانستم
که شمشیر قضا را جان سخت من فسان باشد
هوش مصنوعی: من خود را به شدت محافظت کردم و سعی کردم در برابر مشکلات مقاوم باشم، اما نمیدانستم که سرنوشت میتواند به راحتی قدرت دفاع من را بشکند.
به یک تقصیر سهل از مردم آگاه می رنجم
نظر پوشیدن از بیدار دل خواب گران باشد
هوش مصنوعی: به خاطر یک اشتباه کوچک از دیگران ناراحت میشوم. اما در عوض، این که از چشمانم چیزی را پنهان کنم، برای کسی که در خواب عمیق است، دشوار خواهد بود.
تراوش می کند این نکته از بیهوشی مجنون
که سنگ کودکان دیوانه را رطل گران باشد
هوش مصنوعی: این نکته از حالات مجنون به ذهن میرسد که برای او حتی سنگی که کودک دیوانه پرتاب میکند، از ارزش بالایی برخوردار است.
خزان از دور می بوسد زمین و باز می گردد
در آن گلشن که بلبل صائب آتش زبان باشد
هوش مصنوعی: پاییز به آرامی زمین را میبوسد و دوباره به همان باغی برمیگردد که در آن بلبل با عشق و شور آواز میخواند.