گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۸۶

غرور نوخطان افزون زخوبان دگر باشد
رم آهوی مشکین از غزالان بیشتر باشد
طلبکار خدا را منزل از ره دورتر باشد
به دریا چون رسد سیلاب آغاز سفر باشد
به طوفان گوهر از گرد یتیمی برنمی آید
همیشه گرد غم بر جبهه اهل هنر باشد
ندارد در حریم قرب ره آیینه رویان را
میان عشقبازان هر که آهش در جگر باشد
به حیرانی توان شد کامیاب از چهره خوبان
ازین گلشن گل آن چیند که دستش زیر سر باشد
کند از باغ بیرون اضطراب دل صنوبر را
در آن گلشن که سرو قامت او جلوه گر باشد
در آغوش حریم وصل هجران می کشد عاشق
که چشم شرمگینان حلقه بیرون در باشد
نسازد مضطرب سیل حوادث زود پیران را
عمارت چون نشست خود نماید بی خطر باشد
به شیرینی سر آرد نوبهار زندگانی را
چو زنبور عسل آن را که منزل مختصر باشد
تهیدستی سخن را رنگ دیگر می دهد صائب
ندارد ناله جانسوز چون نی پر شکر باشد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غرور نوخطان افزون زخوبان دگر باشد
رم آهوی مشکین از غزالان بیشتر باشد
هوش مصنوعی: غرور جوانان بیشتر از زیبایی دیگران است، مانند اینکه زیبایی آهوی مشکین از غزالان بیشتر است.
طلبکار خدا را منزل از ره دورتر باشد
به دریا چون رسد سیلاب آغاز سفر باشد
هوش مصنوعی: کسی که از خدا طلبی دارد، باید بداند که پاسخ درخواستی‌اش ممکن است زمان ببرد و به عبارتی، رسیدن به خواسته‌ها آسان نیست. مانند سیلابی که از دور به دریا می‌رسد و سفرش از نقطه‌ای آغاز می‌شود.
به طوفان گوهر از گرد یتیمی برنمی آید
همیشه گرد غم بر جبهه اهل هنر باشد
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌توان از طوفان یتیمی، زیبایی و ارزش به دست آورد. همیشه غم و اش sadness برای اهل هنر وجود دارد.
ندارد در حریم قرب ره آیینه رویان را
میان عشقبازان هر که آهش در جگر باشد
هوش مصنوعی: در فضای عشق و نزدیکی به حقیقت، جایی برای کسانی که ظاهر زیبایی دارند و فقط به عشق بازی مشغولند، وجود ندارد. تنها کسانی به این قرب می‌رسند که در دلشان عشق عمیق و سوزان داشته باشند.
به حیرانی توان شد کامیاب از چهره خوبان
ازین گلشن گل آن چیند که دستش زیر سر باشد
هوش مصنوعی: در دنیای پرراز و رمز، کسی که به دنبال موفقیت است، باید از زیبایی‌های پیرامونش بهره‌برداری کند. باید به سمت چیزهایی برود که در دسترسش هستند و به او کمک می‌کنند تا بر موانع فائق آید.
کند از باغ بیرون اضطراب دل صنوبر را
در آن گلشن که سرو قامت او جلوه گر باشد
هوش مصنوعی: در فضای دل‌انگیز باغ، دل صنوبر به خارج می‌رود و در این محیط زیبا، سرو با قامت بلندش خود را به نمایش می‌گذارد.
در آغوش حریم وصل هجران می کشد عاشق
که چشم شرمگینان حلقه بیرون در باشد
هوش مصنوعی: عاشق در آغوش محبوب خود، با غم فراق دست و پنجه نرم می‌کند. در این حال، چشمان شرمگین و خجالت‌زده‌ای به در نگاه می‌کنند.
نسازد مضطرب سیل حوادث زود پیران را
عمارت چون نشست خود نماید بی خطر باشد
هوش مصنوعی: حوادث و مشکلات نباید باعث نگران شدن افراد شوند، چون با گذشت زمان و آرام شدن اوضاع، زندگی و شرایط به حالت عادی برمی‌گردد و دیگر خطری احساس نخواهد شد.
به شیرینی سر آرد نوبهار زندگانی را
چو زنبور عسل آن را که منزل مختصر باشد
هوش مصنوعی: زندگی در بهار، مانند عسل شیرین و دلپذیر است؛ اما این لذت واقعی برای کسی است که در منزل کوچکی زندگی کند و به سادگی رضایت داشته باشد.
تهیدستی سخن را رنگ دیگر می دهد صائب
ندارد ناله جانسوز چون نی پر شکر باشد
هوش مصنوعی: نداری و فقر، باعث می‌شود که سخن حالت دیگری پیدا کند. صائب، عواطف دردناک و جان سوزی ندارد، زیرا مانند نی، حسی از شیرینی و لطافت دارد.