غزل شمارهٔ ۲۹۸۵
علایق دامن آزاده ما را نمی گیرد
کمند رشته مریم مسیحا را نمی گیرد
کجا مجنون ما گستاخ گیرد دامن لیلی؟
که از پاس ادب دامان صحرا را نمی گیرد
مرا ترساند از زخم زبان ناصح، نمی داند
که خس دامان سیل دشت پیما را نمی گیرد
مشو غافل زپاس وقت اگر آسودگی خواهی
که خواب روز جای خواب شبها را نمی گیرد
ندارد آرزو ره در دل آزاده ام صائب
زمین پاک من نخل تمنا را نمی گیرد
غزل شمارهٔ ۲۹۸۴: غباری از بیابان جنون بالا نمی گیردغزل شمارهٔ ۲۹۸۶: تن آسانی عنان زندگانی را نمی گیرد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
علایق دامن آزاده ما را نمی گیرد
کمند رشته مریم مسیحا را نمی گیرد
هوش مصنوعی: ایمان و علاقههای ما همانند دام و زنجیر نیست که بتواند ما را محدود کند، بلکه آزاد و رهاست. مانند پیوندهای مقدس و نیکو که نمیتواند ما را گرفتار کند.
کجا مجنون ما گستاخ گیرد دامن لیلی؟
که از پاس ادب دامان صحرا را نمی گیرد
هوش مصنوعی: مجنون هرگز جرأت نمیکند دامن لیلی را بگیرد، زیرا به خاطر احترام، دامن صحرا را هم نمیچسبد.
مرا ترساند از زخم زبان ناصح، نمی داند
که خس دامان سیل دشت پیما را نمی گیرد
هوش مصنوعی: من از سخنان کسانی که نصیحت میکنند میترسم، اما آنها نمیدانند که آسیبهای نیشزبان حتی به کسانی که در دریاهای وسیع راه میروند نیز نمیرسد.
مشو غافل زپاس وقت اگر آسودگی خواهی
که خواب روز جای خواب شبها را نمی گیرد
هوش مصنوعی: اگر به دنبال آرامش و آسایش هستی، باید به زمان و فرصتهایت توجه داشته باشی؛ زیرا خواب روز نمیتواند جای خواب شب را پر کند.
ندارد آرزو ره در دل آزاده ام صائب
زمین پاک من نخل تمنا را نمی گیرد
هوش مصنوعی: آرزویی در دل آزادهام وجود ندارد و زمین پاک من نمیتواند نخل تمنا را به خود بگیرد.