گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۹۸

گر شکر در جام ریزم زهر قاتل می‌شود
چون صدف گر آب نوشم عقده دل می‌شود
چون سکندر می‌خورد آیینهٔ عمرش به سنگ
از خضر یک آب خوردن هرکه غافل می‌شود
جامه بر تن کعبه را مجنون ما خواهد درید
کی ز سنگ کودکان دیوانه عاقل می‌شود؟
زیر هر برگ گلی صد نیش خار آماده است
با تن آسانی مکن عادت که مشکل می‌شود
قطره اشکم اگر از دل چنین چیند غبار
تا سر مژگان رسیدن مهره گل می‌شود
جان نخواهد برد صائب آفتاب از آه ما
وای بر شمعی که با صرصر مقابل می‌شود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر شکر در جام ریزم زهر قاتل می‌شود
چون صدف گر آب نوشم عقده دل می‌شود
هوش مصنوعی: اگر شکر را در جام بریزم، آن قدر شیرین می‌شود که زهر را به زهرکشنده تبدیل می‌کند. و اگر آب بنوشم، دل من آرامش پیدا می‌کند و مشکلاتم حل می‌شود.
چون سکندر می‌خورد آیینهٔ عمرش به سنگ
از خضر یک آب خوردن هرکه غافل می‌شود
هوش مصنوعی: هر کس که غافل شود، مانند سکندر که به خاطر نوشیدن آب، به سناریوهای زندگی‌اش فکر نمی‌کند و در واقع زندگی‌اش را به یاد نمی‌آورد، دچار پشیمانی می‌شود.
جامه بر تن کعبه را مجنون ما خواهد درید
کی ز سنگ کودکان دیوانه عاقل می‌شود؟
هوش مصنوعی: مجنون ما قصد دارد لباس کعبه را پاره کند؛ چه زمانی سنگ‌های کودکان دیوانه به عقل خواهند رسید؟
زیر هر برگ گلی صد نیش خار آماده است
با تن آسانی مکن عادت که مشکل می‌شود
هوش مصنوعی: زیر هر گل و برگی، صد نیش خار وجود دارد. به آرامی و بی‌دقتی عادت نکن، زیرا این رفتار می‌تواند مشکلاتی را به دنبال داشته باشد.
قطره اشکم اگر از دل چنین چیند غبار
تا سر مژگان رسیدن مهره گل می‌شود
هوش مصنوعی: اگر اشکی از دل من بریزد، آنقدر غمگین و پر از حسرت است که تا بلندای مژگانم می‌رسد و در نهایت به مانند مرواریدی از گل در می‌آید.
جان نخواهد برد صائب آفتاب از آه ما
وای بر شمعی که با صرصر مقابل می‌شود
هوش مصنوعی: صائب نمی‌تواند جانش را از دست بدهد وقتی که آفتاب تحت تأثیر آه و ناله‌اش قرار می‌گیرد. چه بدبخت است شمعی که در برابر وزش شدید باد قرار می‌گیرد.