غزل شمارهٔ ۲۶۹۶
زان رخ گلگون عرق یاقوت احمر میشود
چون زمین افتاد قابل دانه گوهر میشود
گر چنین مجنون ما را عشق در شور آورد
دامن دشت جنون صحرای محشر میشود
آب جای باده گلرنگ نتواند گرفت
تشنه دیدار کی قانع به کوثر میشود؟
از گریبان خموشی هرکه آرد سر برون
چون چراغ صبحگاهی خرج صرصر میشود
با سر آزادهام فارغ ز دولت کاین هما
بر سر بیمغز دایم سایهگستر میشود
خجلت از حرف مکرر لازم فهمیدگی است
منفعل کی طوطی از حرف مکرر میشود؟
جلوههای مختلف دارد می دولت که آب
زنگ در آیینه و در تیغ جوهر میشود
آه خونآلود را چندان که میدزدم به دل
از گره چون رشته باران رساتر میشود
نیست خوان پر ز نعمت را به سرپوش احتیاج
کی سر آزادگان قانع به افسر میشود؟
غزل شمارهٔ ۲۶۹۵: زان رخ گلگون عرق یاقوت احمر میشودغزل شمارهٔ ۲۶۹۷: سبزه زنگار در تیغ تو جوهر میشود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زان رخ گلگون عرق یاقوت احمر میشود
چون زمین افتاد قابل دانه گوهر میشود
هوش مصنوعی: از آن روی خوش، عرقی شبیه یاقوت سرخ میزند و وقتی که به زمین میافتد، شایستگی این را پیدا میکند که دانههای گوهر را به خود بگیرد.
گر چنین مجنون ما را عشق در شور آورد
دامن دشت جنون صحرای محشر میشود
هوش مصنوعی: اگر عشق ما را مثل مجنون به شدت دچار هیجان کند، دشت جنون به مکانی مانند صحرای محشر تبدیل میشود.
آب جای باده گلرنگ نتواند گرفت
تشنه دیدار کی قانع به کوثر میشود؟
هوش مصنوعی: آب نمیتواند جایگزین شراب زیبا باشد. آیا کسی که تشنه دیدار است میتواند به کوثر قانع باشد؟
از گریبان خموشی هرکه آرد سر برون
چون چراغ صبحگاهی خرج صرصر میشود
هوش مصنوعی: هر کسی که از سکوت و خاموشی خارج میشود، مانند نوری که صبح زود میتابد، میتواند به راحتی تحت تأثیر و مشکلات دنیای پرهیاهو قرار گیرد.
با سر آزادهام فارغ ز دولت کاین هما
بر سر بیمغز دایم سایهگستر میشود
هوش مصنوعی: من با روحی آزاد و بدون وابستگی به قدرت، زندگی میکنم؛ زیرا این پرندهٔ بزرگ همواره بر سر افرادی که فکر و اندیشهای ندارند، سایه میافکند.
خجلت از حرف مکرر لازم فهمیدگی است
منفعل کی طوطی از حرف مکرر میشود؟
هوش مصنوعی: احساس شرم از تکرار حرف، نشانهای از درک و فهم لازم است. آیا ممکن است که طوطی از تکرار یک حرف، منفعل و ناتوان شود؟
جلوههای مختلف دارد می دولت که آب
زنگ در آیینه و در تیغ جوهر میشود
هوش مصنوعی: زیباییهای زندگی همواره در اشکال گوناگون خود را نشان میدهند، مثل اینکه چگونه زنگار آب میتواند در آینه یا بر روی تیغ جواهر نمایان شود.
آه خونآلود را چندان که میدزدم به دل
از گره چون رشته باران رساتر میشود
هوش مصنوعی: هرچقدر که من احساسات غمانگیز و دردناک را در دل حفظ میکنم، آنها همچنان مانند قطرات باران از هم جدا و رها میشوند و بیشتر احساسات را به وجود میآورند.
نیست خوان پر ز نعمت را به سرپوش احتیاج
کی سر آزادگان قانع به افسر میشود؟
هوش مصنوعی: این بیان میگوید که کسی که در زندگیاش از نعمتهای فراوان برخوردار است، به چه نیازی به پوشش و تزیین اضافه دارد؟ چرا کسانی که آزاد و بیقید و شرط زندگی میکنند باید به چیزهای ظاهری و زینتی مانند تاج و افسر اکتفا کنند؟ این به نوعی به اهمیت و ارزشهای واقعی در زندگی اشاره دارد و نشان میدهد که رضایت واقعی در چیزهای مادی نیست.