گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۶۰

روزه نزدیک است می باید کلوخ انداز کرد
زاهدان خشک را رندانه از سر باز کرد
تا رگ ابر بهار و رشته باران بجاست
چنگ عشرت را به قانون می توانی ساز کرد
گلعذاران از هوا گیرند چشم پاک را
پیش شبنم بی تکلف گل گریبان باز کرد
نیست ممکن تا به دامان قیامت دوختن
بر گریبانی که زور عشق دست انداز کرد
داشت بی شیرازه آزادی پر و بال مرا
جمع خود را کبک من در چنگل شهباز کرد
نخل نورس در زمین پاک قامت می کشد
دامن مریم مسیحا را فلک پرواز کرد
نیست کار هر کسی دل را مصفا ساختن
باخت چشم آن کس که این آیینه را پرداز کرد
وعده دیدار را محشر نقاب دیگرست
گر به قدر حسنخواهی بر اسیران ناز کرد
لوح تعلیم است صائب سینه روشندلان
صحبت آیینه طوطی را سخن پرداز کرد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روزه نزدیک است می باید کلوخ انداز کرد
زاهدان خشک را رندانه از سر باز کرد
هوش مصنوعی: زمان روزه در حال نزدیک شدن است و باید از کنار خشك اندیشان با شیوه‌ای زیرکانه و با طمانینه عبور کرد.
تا رگ ابر بهار و رشته باران بجاست
چنگ عشرت را به قانون می توانی ساز کرد
هوش مصنوعی: وقتی باران در بهار می‌بارد و زنده‌ای به رنگ و طراوت می‌آید، می‌توانی شادی و خوشی را بر اساس قوانین و ضوابطی که می‌شناسی، تنظیم و منظم کنی.
گلعذاران از هوا گیرند چشم پاک را
پیش شبنم بی تکلف گل گریبان باز کرد
هوش مصنوعی: کارشناسان گل و گیاه از فضای دلپذیر و دلچسب خود بهره‌مند می‌شوند، مانند گلی که در حضور شبنم زیبا و بدون هیچ‌گونه زحمت و دردسری، گلبرگ‌هایش را باز می‌کند.
نیست ممکن تا به دامان قیامت دوختن
بر گریبانی که زور عشق دست انداز کرد
هوش مصنوعی: نیست امکان این‌که به روز قیامت بر گردن کسی که عشق به او چنگ انداخته، دستی بیندازیم.
داشت بی شیرازه آزادی پر و بال مرا
جمع خود را کبک من در چنگل شهباز کرد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که آزادی من تحت فشار قرار گرفته است و همچون کبکی که در چنگال شاهین افتاده، احساس غم و دربند بودن می‌کنم. به نوعی، آزادی و اختیار من در خطر است و از آن جدا شده‌ام.
نخل نورس در زمین پاک قامت می کشد
دامن مریم مسیحا را فلک پرواز کرد
هوش مصنوعی: در زمین پاک، نخل تازه‌ای سر به آسمان کشیده و در کنار آن، دامن مریم، مادر مسیح، به زیبایی در حال پرواز است.
نیست کار هر کسی دل را مصفا ساختن
باخت چشم آن کس که این آیینه را پرداز کرد
هوش مصنوعی: هر کسی نمی‌تواند دلش را پاک و زلال کند؛ این کار به کسی تعلق دارد که قدرت و هنر زیبایی را در آفرینش داشته باشد، همان‌گونه که شخصی که توانسته این آیینه را بسازد، باید ماهر و با انگشتان هنرمند باشد.
وعده دیدار را محشر نقاب دیگرست
گر به قدر حسنخواهی بر اسیران ناز کرد
هوش مصنوعی: زمان ملاقات در روز قیامت، به گونه‌ای متفاوت از آنچه تصور می‌شود خواهد بود. اگر کسی بر افرادی که در برابر زیبایی‌ها آسیب‌پذیرند، با ناز و آرایش رفتار کند، نتیجه‌ای دیگر و مفهومی عمیق‌تری خواهد داشت.
لوح تعلیم است صائب سینه روشندلان
صحبت آیینه طوطی را سخن پرداز کرد
هوش مصنوعی: صائب می‌گوید که دل‌های روشن مانند لوحی برای یادگیری هستند و صحبت کردن طوطی در حضور آن‌ها همچون آینه‌ای است که می‌تواند زیبایی‌ها را نمایان کند.