غزل شمارهٔ ۲۳۱۲
خال موزون است هر جا بر رخ دلبر فتاد
هیچ جا بیجا نباشد هر که نیک اختر فتاد
زود می شد محو تبخال از لب چون لعل او
از کباب ما مگر اشکی بر این اخگر فتاد؟
نقش شیرین را چو محمل سر به صحرا داده ایم
شور ما صد پرده از فرهاد شیرین تر فتاد
چشم زخمی دامگاه عشق را در کار هست
چون قفس پهلوی ما سهل است اگر لاغر فتاد
می کشد آخر به خجلت کامجوییهای دهر
خار خار آرزو خواهد به پشت سر فتاد
با خیال روی گل از صحبت گل ساختیم
سیر باغ و بوستان ما به زیر پر فتاد
از حریم عشق ما را هیچکس بیرون نکرد
این سپند از شوخی خود دور از مجمر فتاد
مبتلای شش جهت را چاره جز تسلیم نیست
نقش بیکارست هر جا مهره در ششدر فتاد
هر که را راه سخن دادند نعمتها ازوست
طوطی ما تا دهن واکرد در شکر فتاد
پای خواب آلود ما از هر دو عالم درگذشت
بند نتواند شدن تیغی که خوش لنگر فتاد
صائب از حسن گلو سوز که می گویی سخن؟
کآتش از کلک جهانسوز تو در دفتر فتاد
غزل شمارهٔ ۲۳۱۱: از لب منصور راز عشق بر صحرا فتادغزل شمارهٔ ۲۳۱۳: بهر گندم از بهشت آدم اگر بیرون فتاد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خال موزون است هر جا بر رخ دلبر فتاد
هیچ جا بیجا نباشد هر که نیک اختر فتاد
هوش مصنوعی: هر جا که زیبایی و جذابیت دلبر درخشش دارد، آن جا به خاطر حضور او زیبا و به جا به نظر میرسد. هیچکجا غیرمعمول و ناپسند نیست، اگر شخصی خوشبخت و بختیار در آنجا حضور داشته باشد.
زود می شد محو تبخال از لب چون لعل او
از کباب ما مگر اشکی بر این اخگر فتاد؟
هوش مصنوعی: به سرعت میتوانست تبخال از لب او محو شود، مانند اینکه لعل (یا جواهر) از کباب ما محو شود، مگر اینکه اشکی بر این آتش بیفتد.
نقش شیرین را چو محمل سر به صحرا داده ایم
شور ما صد پرده از فرهاد شیرین تر فتاد
هوش مصنوعی: ما با شوق و نغمههای دلانگیز به سفر بیرون از خانه رفتهایم، و حالا شور و حال ما همچون داستان فرهاد و شیرین، زیباتر از هر پردهای است که تماشا کنیم.
چشم زخمی دامگاه عشق را در کار هست
چون قفس پهلوی ما سهل است اگر لاغر فتاد
هوش مصنوعی: چشم زخمی عشق در حال شکار است، چون قفس کنار ما، اگرچه آسان به نظر میرسد، باز هم میتواند مانع شود اگر کسی ضعیف و ناتوان بیفتد.
می کشد آخر به خجلت کامجوییهای دهر
خار خار آرزو خواهد به پشت سر فتاد
هوش مصنوعی: در نهایت، تلاشهای بیپایان برای لذتجویی و رسیدن به آرزوها به فرجامی ناخوشایند خواهد انجامید و به خاطر ناکامیها، انسان را دچار خجالت و ندامت خواهد کرد. آرزوهایی که به دست نیامدهاند، در آینده به یادگار خواهند ماند و بر دوش فرد سنگینی خواهند کرد.
با خیال روی گل از صحبت گل ساختیم
سیر باغ و بوستان ما به زیر پر فتاد
هوش مصنوعی: ما با خیال زیبایی گل، گفتگوهایی دلچسب و شیرین کردیم و باغ و بوستان ما تحت تأثیر این خیال زیبا قرار گرفت.
از حریم عشق ما را هیچکس بیرون نکرد
این سپند از شوخی خود دور از مجمر فتاد
هوش مصنوعی: هیچکس ما را از فضای عشق دور نکرد، این آتش که میسوزد به خاطر شوخی خودش از منبع شعلهاش افتاده است.
مبتلای شش جهت را چاره جز تسلیم نیست
نقش بیکارست هر جا مهره در ششدر فتاد
هوش مصنوعی: کسی که در زندگی به مشکلات و چالشهای مختلفی دچار شده، چارهای جز تسلیم ندارد. هر کجا که نقش و سرنوشت او رقم بخورد، نتیجهای جز پذیرش شرایط نخواهد داشت.
هر که را راه سخن دادند نعمتها ازوست
طوطی ما تا دهن واکرد در شکر فتاد
هوش مصنوعی: هر کسی که به او اجازه گفتن و سخن گفتن بدهند، برکات و نعمتها از او سرازیر خواهد شد. طوطی ما وقتی دهانش را باز کرد، به شیرینی شکر برخورد.
پای خواب آلود ما از هر دو عالم درگذشت
بند نتواند شدن تیغی که خوش لنگر فتاد
هوش مصنوعی: پای خسته و خواب آلود ما از قید و بندهای دنیا عبور کرده و نمیتواند به زوایدی که در زندگی وجود دارد، باز گردد. در اینجا، تیغی که با مهارت و دقت فرودی درست دارد، نشانهای از رهایی و فراغت از مشکلات است.
صائب از حسن گلو سوز که می گویی سخن؟
کآتش از کلک جهانسوز تو در دفتر فتاد
هوش مصنوعی: صائب، با توجه به زیبایی صدای تو که این حرفها را میزنی، کلامت چگونه میتواند اینقدر سوزان باشد؟ زیرا آتش عشق تو با قلمی که در دنیا نوشتهای، در دفتر شعر جاودانه شده است.