گنجور

غزل شمارهٔ ۲۲۶۳

آیینه را سیاه کند با غبار بحث
گو آسمان مکن به من خاکسار بحث
در عالم شهود ندارد دلیل راه
حیران عشق را نکند بیقرار بحث
آخر کدام نقص ازین بیشتر بود؟
کز خجلت طرف نشود شرمسار بحث
بر ساحل افکند خس و خاشاک را محیط
از مجلس حضور بود بر کنار بحث
از نبض اختیار، بلا موج می زند
تسلیم هر که شد نکند اختیار بحث
بر سنگ خاره زد گهر آبدار خویش
هر کاملی که کرد به ناقص عیار بحث
آیینه را ز نقش پریشان مکن سیاه
در مجلس حضورمکن زینهار بحث
یک عقده وا نشد زدل ارباب علم را
چندان که برد ناخن دقت به کار بحث
با روی تیغ، ناخن جوهر چه می کند؟
دلهای ساده را ننماید فگار بحث
صائب نصیحتی است ز صاحبدلان مرا
تا صلح ممکن است مکن اختیار بحث

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آیینه را سیاه کند با غبار بحث
گو آسمان مکن به من خاکسار بحث
هوش مصنوعی: آیینه را با غبار سیاه می‌کند، بنابراین ای آسمان، به من حقارت و خاکساری نشان ندهید.
در عالم شهود ندارد دلیل راه
حیران عشق را نکند بیقرار بحث
هوش مصنوعی: در دنیای واقعی، عشق از روی دلیل و برهان نمی‌زند و کسی که در عشق دچار حیرت شده، نمی‌تواند آرام بگیرد و ذهنش مشغول بحث و گفتگو است.
آخر کدام نقص ازین بیشتر بود؟
کز خجلت طرف نشود شرمسار بحث
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که به راستی چه نقصی می‌تواند بیشتر از این وجود داشته باشد که شخص به خاطر آن نتواند به بحث کردن بپردازد و از خجالت شرمنده شود. این بیان نشان‌دهنده‌ی عمق احساس شرم و ناتوانی در مواجهه با یک موضوع یا موقعیت خاص است.
بر ساحل افکند خس و خاشاک را محیط
از مجلس حضور بود بر کنار بحث
هوش مصنوعی: بر روی ساحل، علف‌ها و زباله‌ها را ریخته‌اند و اطراف آنها، محفل و جمعی از افراد حضور دارند که در کنار هم در حال گفتگو هستند.
از نبض اختیار، بلا موج می زند
تسلیم هر که شد نکند اختیار بحث
هوش مصنوعی: زمانی که انسان اختیار خود را از دست بدهد و تسلیم بلا و مشکلات شود، دیگر نمی‌تواند در مورد کارهای خود بحث و تصمیم‌گیری کند.
بر سنگ خاره زد گهر آبدار خویش
هر کاملی که کرد به ناقص عیار بحث
هوش مصنوعی: هر فرد کاملی مثل یک گوهر گرانبها، بر روی سنگی سخت و خشن تأثیر می‌گذارد. این نشان می‌دهد که هر انسان برجسته‌ای می‌تواند بر نقص‌ها و کمبودهای دیگران اثر بگذارد و آن‌ها را بهبود بخشد.
آیینه را ز نقش پریشان مکن سیاه
در مجلس حضورمکن زینهار بحث
هوش مصنوعی: در این بیت، شخص گوینده به دیگری توصیه می‌کند که آینه را به خاطر تصویر نامناسب و ناپسند خراب نکند و در جمع نیز بهتر است که از بحث‌های بی‌فایده و پرحاشیه پرهیز کند. به عبارت دیگر، او می‌خواهد که حفظ زیبایی و صفا در روابط و فضاهای اجتماعی اهمیت داشته باشد و از ایجاد حاشیه‌های ناخوشایند خودداری شود.
یک عقده وا نشد زدل ارباب علم را
چندان که برد ناخن دقت به کار بحث
هوش مصنوعی: عبارت به این معناست که علی‌رغم تلاش‌های بسیار عالمان و دانشمندان، هنوز هم مسائل پیچیده و نادانسته‌ای وجود دارد که حل نشده باقی مانده‌اند. آنها هرچه بیشتر به تحقیق و بررسی پرداخته‌اند، باز هم نمی‌توانند به تمامی سوالات و ابهامات پاسخ دهند.
با روی تیغ، ناخن جوهر چه می کند؟
دلهای ساده را ننماید فگار بحث
هوش مصنوعی: با وجود اینکه ناخن جوهر بر روی تیغ قرار دارد، چه تأثیری می‌تواند بگذارد؟ دل‌های ساده را متوجه درد و رنج نخواهد کرد.
صائب نصیحتی است ز صاحبدلان مرا
تا صلح ممکن است مکن اختیار بحث
هوش مصنوعی: نصیحتی که از دل‌های صاحبدل آمده، می‌گوید تا زمانی که صلح ممکن است، بحث و جدل را کنار بگذار.

حاشیه ها

1396/03/04 08:06
فانی

به این مضمون و بر همین سبک با قافیه بحث از عرفی شعر در گنجور دیدم. مخصوصا این بیت
عرفی شیرازی » غزلها » غزل شمارهٔ ۱۵۹/
بگذر ز کسب علم که آلوده کرده اند
هر مطلب تمام به چندین هزار بحث