گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۸۹

جگر لاله سیه مست ز میخانه کیست
مستی نرگس مخمور ز پیمانه کیست؟
باده حوصله پرداز لب و چشم بتان
نیست از سلسله تاک، ز میخانه کیست؟
عشق را راه سخن نیست در آن خلوت خاص
چشم مست تو گرانخواب ز افسانه کیست؟
نیست بر مهره گل، دیده بالغ نظران
رقص این نه صدف از گوهر یکدانه کیست؟
نه به پروانه توجه، نه به بلبل دارد
هیچ معلوم نگردید که جانانه کیست
می توان یافت ز گردی که بر افلاک رود
که گذار تو، به سر وقت که و خانه کیست
آب رحم از دل سنگین فلک می جوشد
برق رخسار تو مهمان سیه خانه کیست؟
زان تغافل که به لیلی دل مجنون دارد
دوربینان همه دانند که دیوانه کیست
ز آستین پر و بالی که به شمع افشاند
روشن است این که دل سوخته پروانه کیست
نیست چون مهره افلاک ز سیرش آرام
تا دل پاره ما سبحه صد دانه کیست
شد ز فریاد تو صائب جگر سنگ کباب
دل نالان تو ناقوس صنمخانه کیست؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جگر لاله سیه مست ز میخانه کیست
مستی نرگس مخمور ز پیمانه کیست؟
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و شگفتی موجود در حالاتی خاص می‌پردازد. در آن به جگر (دل) لاله‌ای سیاه اشاره می‌شود که به خاطر نوشیدنی‌های میخانه حالت مستی دارد. همچنین به نرگسی اشاره شده که به دلیل نوشیدن از پیمانه‌ای، به حالتی سرمستی و وجد آمده است. به طور کلی، شاعر به توصیف جمال و جذابیتی می‌پردازد که به واسطه شراب و مستی ایجاد شده است.
باده حوصله پرداز لب و چشم بتان
نیست از سلسله تاک، ز میخانه کیست؟
هوش مصنوعی: می‌گوید که نوشیدن شراب و آرامش به دست آوردن ناشی از لب و چشم معشوقان نیست و این آرامش از زنجیره‌ی تاک (درخت انگور) به دست نمی‌آید. بنابراین، سوالی را مطرح می‌کند که از کجا می‌توان به این آرامش در میخانه رسید؟
عشق را راه سخن نیست در آن خلوت خاص
چشم مست تو گرانخواب ز افسانه کیست؟
هوش مصنوعی: در آن خلوتی که چشمان خمار تو خواب‌آلود است، عشق راهی برای بیان ندارد. چه کسی از افسانه‌های عشق سخن می‌گوید؟
نیست بر مهره گل، دیده بالغ نظران
رقص این نه صدف از گوهر یکدانه کیست؟
هوش مصنوعی: بر روی گل، توجه و دیدگاه عمیق افراد پخته و باتجربه به این نکته جلب نمی‌شود که این صدف، چه کسی است که از یک گوهر منحصر به فرد تولید شده است؟
نه به پروانه توجه، نه به بلبل دارد
هیچ معلوم نگردید که جانانه کیست
هوش مصنوعی: نه به پروانه توجهی دارد و نه به بلبل، هیچ چیز مشخص نیست که محبوب واقعی کیست.
می توان یافت ز گردی که بر افلاک رود
که گذار تو، به سر وقت که و خانه کیست
هوش مصنوعی: می‌توان از گرد و غباری که بر آسمان نشسته است، فهمید که مسیر تو چه زمانی و کجا به پایان می‌رسد و منزلت کجاست.
آب رحم از دل سنگین فلک می جوشد
برق رخسار تو مهمان سیه خانه کیست؟
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به زیبایی و جذابیت چهره‌ی محبوب اشاره دارد که در کنار تنگدستی و مشکلات زندگی، بر دل‌ها اثر می‌گذارد. بارش آب به عنوان نمادی از احساسات و رحم الهی از دل آسمان، نشان‌دهنده‌ی دل‌تنگی و عطش برای وصال محبوب است. در عین حال، سوالی نیز مطرح می‌شود درباره‌ی اینکه زیبایی و نور چهره‌ی محبوب چگونه به دنیای تاریک و غم‌آلود راه یافته و در آنجا مهمان است. به نوعی به تضاد میان زیبایی و سختی‌های زندگی اشاره دارد.
زان تغافل که به لیلی دل مجنون دارد
دوربینان همه دانند که دیوانه کیست
هوش مصنوعی: به خاطر بی‌توجهی‌ای که لیلی به مجنون دارد، همه کسانی که از دور تماشا می‌کنند، می‌دانند که دیوانه کیست.
ز آستین پر و بالی که به شمع افشاند
روشن است این که دل سوخته پروانه کیست
هوش مصنوعی: از آستین پروانه‌ی سوخته‌ای که ضیایی شمع را می‌پراکند، مشخص است که این دل سوخته متعلق به چه کسی است.
نیست چون مهره افلاک ز سیرش آرام
تا دل پاره ما سبحه صد دانه کیست
هوش مصنوعی: هیچ چیزی مانند حرکت افلاک آرامش ندارد، پس دل ما که پاره‌پاره است، به عدد صد دانه تسبیح کیست؟
شد ز فریاد تو صائب جگر سنگ کباب
دل نالان تو ناقوس صنمخانه کیست؟
هوش مصنوعی: از فریاد تو، صائب، حتی دل سنگی هم در آتش سوخت و ناله‌ات مثل ناقوسی در معبد عشق بلند است.