گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۲۳

شور در دل فکند لعل خموشی که تراست
خواب را تلخ کند چشمه نوشی که تراست
از لطافت، سخنی چند که در دل داری
می توان خواند ز لبهای خموشی که تراست
خواب را شوخی چشم تو رم آهو کرد
چه کند باده گلرنگ به هوشی که تراست؟
صرف خمیازه آغوش شود اوقاتش
هر که را چشم فتد بر بر و دوشی که تراست
ای بسا روز عزیزان که سیه خواهد کرد
از خط و زلف، رخ غالیه پوشی که تراست
سبزه تربتش از آب گهر سبز شود
هر که چشم آب دهد از در گوشی که تراست
چه بهشتی است که ایمان به گرو می گیرد
از فقیران، نگه باده فروشی که تراست
طرف دعوی صائب مشو ای بلبل مست
که دو هفته است همین جوش و خروشی که تراست
نیست ممکن که ترا پخته نسازد صائب
چون می تلخ درین میکده جوشی که تراست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شور در دل فکند لعل خموشی که تراست
خواب را تلخ کند چشمه نوشی که تراست
هوش مصنوعی: شوق و هیجان در دل ایجاد می‌کند، آن سنگ قیمتی خاموشی که از آن تو است، خواب را تلخ می‌کند، همان چشمه نوشی که از آن توست.
از لطافت، سخنی چند که در دل داری
می توان خواند ز لبهای خموشی که تراست
هوش مصنوعی: از نازکی احساسات و عواطفی که در دل داری، می‌توان به راحتی از لبان خاموش تو فهمید که چه احساسی نسبت به کسی داری.
خواب را شوخی چشم تو رم آهو کرد
چه کند باده گلرنگ به هوشی که تراست؟
هوش مصنوعی: خواب چشم تو به قدری دلربا و زیباست که همانند آهو رم کرده است. حالا چه می‌توان کرد با باده‌ای رنگین که هوشیاری‌ات را تحت تأثیر قرار داده و تو را در خود غرق کرده است؟
صرف خمیازه آغوش شود اوقاتش
هر که را چشم فتد بر بر و دوشی که تراست
هوش مصنوعی: اگر کسی به چهره و دوش تو نگاه کند، تمام زمانش صرف خمیازه و استراحت می‌شود.
ای بسا روز عزیزان که سیه خواهد کرد
از خط و زلف، رخ غالیه پوشی که تراست
هوش مصنوعی: گاهی روزهای محبوبی می‌آید که به خاطر خط و زلف معشوق، چهره‌اش را تیره و تار می‌کند، همان معشوقی که زیبایی‌اش به اندازه‌ای است که می‌تواند همه چیز را تحت تأثیر قرار دهد.
سبزه تربتش از آب گهر سبز شود
هر که چشم آب دهد از در گوشی که تراست
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو توجه و محبت کند، باعث می‌شود که زندگیش پربار و خرم شود؛ درست مانند سبزه‌ای که با آبی گرانبها سرسبز می‌شود.
چه بهشتی است که ایمان به گرو می گیرد
از فقیران، نگه باده فروشی که تراست
هوش مصنوعی: بهشتی که فقیران باید آن را با ایمان خود به دست آورند، چه بهشتی است! این جایی است که باده‌فروشی وجود دارد که تنها تو را می‌بیند و توجهش به توست.
طرف دعوی صائب مشو ای بلبل مست
که دو هفته است همین جوش و خروشی که تراست
هوش مصنوعی: ای بلبل عاشق، برای اینکه در جدال و دعوا وارد نشوی، به یاد داشته باش که دو هفته است که این حال و هوای پرشوری که در تو وجود دارد، همین حال و هواست.
نیست ممکن که ترا پخته نسازد صائب
چون می تلخ درین میکده جوشی که تراست
هوش مصنوعی: هیچ چیز نمی‌تواند تو را کامل و پخته کند، صائب، مانند این شراب تلخ در این میکده که به خاطر تو در حال جوش و خروش است.