گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲۵۵

روز وصل است و دل غم دیده ما شاد نیست
طفل ما در صبح نوروزی چنین آزاد نیست
ای نسیم از زلف او بردار دست رعشه دار
ناخن این کار در سر پنجه شمشاد نیست
داغ چندین لاله و گل دید و خاکستر نشد
مرغ جان سختی چو من در بیضه فولاد نیست
تا به گردن زیر بار منت نشو و نماست
سرو از بار تعلق در چمن آزاد نیست
بر سر آزادطبعان، سایه بال هما
در گرانی هیچ کم از تیشه فولاد نیست
از نگاه عجز ما شمشیر می افتد ز دست
دیده ما را نبستن صرفه جلاد نیست
تیشه را بایست اول بر سر خسرو زدن
جوهر مردانگی در طینت فرهاد نیست
پیش عاشق در بلا بودن به از بیم بلاست
مرغ زیرک بی سراغ خانه صیاد نیست
دست ارباب قلم را یکقلم بر چوب بست
در سخن چون صائب ما هیچ کس استاد نیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روز وصل است و دل غم دیده ما شاد نیست
طفل ما در صبح نوروزی چنین آزاد نیست
هوش مصنوعی: امروز روزی است که همه چیز به هم وصل شده و شاد است، اما دل ما که غم را تجربه کرده هنوز خوشحال نیست. مثل اینکه کودک ما در این صبح نوروزی نمی‌تواند به راحتی آزاد باشد.
ای نسیم از زلف او بردار دست رعشه دار
ناخن این کار در سر پنجه شمشاد نیست
هوش مصنوعی: ای نسیم، از موهای او دست بردار که این کار، ناشی از لرزش ناخنش است و در انگشتان شمشاد چنین چیزی وجود ندارد.
داغ چندین لاله و گل دید و خاکستر نشد
مرغ جان سختی چو من در بیضه فولاد نیست
هوش مصنوعی: مرغی که جانش از جنس فولاد است، با وجود دیدن داغ و آسیب‌های فراوان، هرگز نمی‌سوزد و قوی می‌ماند.
تا به گردن زیر بار منت نشو و نماست
سرو از بار تعلق در چمن آزاد نیست
هوش مصنوعی: برای اینکه از زیر بار فشار و مسئولیت رها شوی، باید بدان‌که سرو در باغ به خاطر تعلقاتش نمی‌تواند آزاد باشد.
بر سر آزادطبعان، سایه بال هما
در گرانی هیچ کم از تیشه فولاد نیست
هوش مصنوعی: سایهٔ بال مرغ خطر پرواز آزاداندیشان را تهدید می‌کند و این خطر هرگز از تیشهٔ محکم فولاد کمتر نیست.
از نگاه عجز ما شمشیر می افتد ز دست
دیده ما را نبستن صرفه جلاد نیست
هوش مصنوعی: از ناتوانی ما، قدرت ما از دست می‌رود و چشمان ما به روی حقیقت بسته است، اما این خود به تنهایی دلیل بر قدرت جلاد نیست.
تیشه را بایست اول بر سر خسرو زدن
جوهر مردانگی در طینت فرهاد نیست
هوش مصنوعی: برای نشان دادن مردانگی و شجاعت، ابتدا باید به سر پادشاه ضربه‌ای بزنیم، زیرا در وجود کسی مانند فرهاد، ویژگی‌های واقعی و شایسته وجود ندارد.
پیش عاشق در بلا بودن به از بیم بلاست
مرغ زیرک بی سراغ خانه صیاد نیست
هوش مصنوعی: بهتر است عاشق در ناملا‌یمی و سختی باشد تا اینکه از ترس درد و رنج خود را کنار بکشد. مرغ هوشیار همواره از گله و خانه صیاد دور می‌ماند و به جستجوی امنیت نمی‌پردازد.
دست ارباب قلم را یکقلم بر چوب بست
در سخن چون صائب ما هیچ کس استاد نیست
هوش مصنوعی: دست نویسنده را یکباره‌ بر چوب محکم کردند و در سخن‌ گفتن، مانند صائب، هیچ‌کس استاد نیست.