غزل شمارهٔ ۱۲۴۷
زلف شب عنبر فشان از نکهت گیسوی کیست؟
چهره روز آفتابی از فروغ روی کیست؟
آن که از رخسار آتشناک و خال عنبرین
داغ دارد عالمی را لاله خودروی کیست؟
در خم ابروی پر کار که دارد ماه نو؟
آفتاب شوخ چشم آیینه دار روی کیست؟
سرو پا بر جای را جستن خلاف عادت است
ناله قمری ز شوق قامت دلجوی کیست؟
شوخ چشمان ختن را پای گردون سیر نیست
لامکان پر گرد وحشت از رم آهوی کیست؟
پشت بر محراب، اهل دل عبادت می کنند
قبله این دوربینان گوشه ابروی کیست؟
جوهر آیینه همچون موی آتش دیده است
این تطاول از فروغ آفتاب روی کیست؟
آفتاب و ماه را در خلوت دل نیست راه
یارب این آیینه گستاخ همزانوی کیست؟
موج رغبت می زند از جوی خون چندین کنار
سرو بالا دست او تا در کنار جوی کیست؟
چون جمال لایزالی در نقاب عصمت است
عالم صورت نگارستان ز عکس روی کیست؟
گر نسیم صبحدم گل را گریبان چاک کرد
صبح را زخم نمایان بر دل از بازوی کیست؟
عالمی در جستجوی ماه اگر سرگشته اند
نعل ماه عید در آتش ز جست و جوی کیست؟
دیده ها آیینه امید صیقل می زنند
با نسیم صبحدم یارب غبار کوی کیست؟
نکهت مغز آشنایی کز تری و تازگی
می فشاند خفتگان را آب بر رو بوی کیست؟
از نمکدان که دارد عندلیب این شور را؟
طوق عنبر فام قمری حلقه گیسوی کیست؟
برنیامد جرأت منصور با دار فنا
این کمان سخت یارب در خور بازوی کیست؟
این قدر دانم که هر ساعت به رنگی می شوم
من چه می دانم دل سرگشته دستنبوی کیست؟
این جواب آن غزل صائب که غافل گفته است
جان به لب دارم، زبانم گرم گفت و گوی کیست؟
غزل شمارهٔ ۱۲۴۶: چهره خورشید زرد از درد بی زنهار کیست؟غزل شمارهٔ ۱۲۴۸: نیست چشمی کز فروغ روی او پر آب نیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زلف شب عنبر فشان از نکهت گیسوی کیست؟
چهره روز آفتابی از فروغ روی کیست؟
هوش مصنوعی: کیست که زلفهایش بوی عطر شب را پخش میکند و نرمی گیسوانش را دارد؟ و چه کسی است که چهرهاش همانند روز آفتابی روشن و درخشان است؟
آن که از رخسار آتشناک و خال عنبرین
داغ دارد عالمی را لاله خودروی کیست؟
هوش مصنوعی: کسی که چهرهاش مانند آتش درخشان است و بر صورتش لکهای مانند خوشبوترین عطر دارد، چه کسی میتواند باشد که دلها را برباید و مانند لالهای زیبا در طبیعت جلوهگر شود؟
در خم ابروی پر کار که دارد ماه نو؟
آفتاب شوخ چشم آیینه دار روی کیست؟
هوش مصنوعی: در خم ابروی زیبا و دلربای ماه نو، چه کسی میتواند آفتاب را با چشمان شیطنتآمیزش که مانند آینهای میدرخشد، مقایسه کند؟
سرو پا بر جای را جستن خلاف عادت است
ناله قمری ز شوق قامت دلجوی کیست؟
هوش مصنوعی: برخاستن از جای ثابت و سرپا، برخلاف عادت است. نالهی قمری به خاطر عشق و شوق به قامت زیبا و دلفریب کیست؟
شوخ چشمان ختن را پای گردون سیر نیست
لامکان پر گرد وحشت از رم آهوی کیست؟
هوش مصنوعی: چشمهای زیبا و شوخ منطقه ختن، چنان جذابند که هیچ مانع و محدودیتی نمیتواند آنها را محصور کند. این زیبایی مانند ترس و وحشتی که در دل آهو وجود دارد، همواره در حال حرکت و گشت و گذار است.
پشت بر محراب، اهل دل عبادت می کنند
قبله این دوربینان گوشه ابروی کیست؟
هوش مصنوعی: اهل دل در حالی که از سوی محراب دور هستند، به عبادت مشغولند. در اینجا پرسشی به وجود میآید که کیست که در این دوربینها، مانند یک قبله، به گوشه ابرویش توجه و نگاه میشود؟
جوهر آیینه همچون موی آتش دیده است
این تطاول از فروغ آفتاب روی کیست؟
هوش مصنوعی: جوهر آیینه، که به وضوح و شفافیت آن اشاره دارد، به خوبی تأثیر نور خورشید را مشاهده کرده است و از خود میپرسد که این درخشندگی و جلوه زیبا به خاطر چهره کیست؟
آفتاب و ماه را در خلوت دل نیست راه
یارب این آیینه گستاخ همزانوی کیست؟
هوش مصنوعی: در دل انسان، جایی برای نور آفتاب و ماه وجود ندارد. پس، ای خدا، این آینهی بیادب که در این خلوت قرار دارد، چه کسی است که با این همه جسارت در کنار من نشسته است؟
موج رغبت می زند از جوی خون چندین کنار
سرو بالا دست او تا در کنار جوی کیست؟
هوش مصنوعی: شور و شوقی که از جوی خون برمیخیزد، سروی را در بالای جوی به حرکت درآورده است و این سوال پیش میآید که در کنار این جوی، چه کسی وجود دارد؟
چون جمال لایزالی در نقاب عصمت است
عالم صورت نگارستان ز عکس روی کیست؟
هوش مصنوعی: زیبایی بیپایان در پوششی محفوظ از خطا و نادرستی قرار دارد. پس در این جهان مملو از تصاویر، چه کسی میتواند تصویر چهره واقعی او را ببیند؟
گر نسیم صبحدم گل را گریبان چاک کرد
صبح را زخم نمایان بر دل از بازوی کیست؟
هوش مصنوعی: اگر نسیم صبحگاهی، گل را پاره کند، صبح جراحتی را بر دل نشان میدهد که از بازوی چه کسی است؟
عالمی در جستجوی ماه اگر سرگشته اند
نعل ماه عید در آتش ز جست و جوی کیست؟
هوش مصنوعی: در جستجوی زیبایی و کمال، بسیاری از افراد با سردرگمی و گمراهی به دنبال حقیقت هستند، اما در این مسیر به اشتباهات و مشکلاتی برمیخورند. آیا کسی هست که بداند این جستجو به چه سمتی میرود و چه نتیجهای خواهد داشت؟
دیده ها آیینه امید صیقل می زنند
با نسیم صبحدم یارب غبار کوی کیست؟
هوش مصنوعی: چشمها مانند آیینهها هستند که با نسیم صبحگاه امید را جلا میدهند. خدایا، این غبار که بر کوچه نشسته، از چه کسی است؟
نکهت مغز آشنایی کز تری و تازگی
می فشاند خفتگان را آب بر رو بوی کیست؟
هوش مصنوعی: عطر و بوی آشنایی که به خاطر تازگی و طراوتش، خواب آلودگان را بیدار می کند، متعلق به چه کسی است؟
از نمکدان که دارد عندلیب این شور را؟
طوق عنبر فام قمری حلقه گیسوی کیست؟
هوش مصنوعی: از نمکدان که دارد، بلبل این شور و هیجان را؟ گردنبند عطرین قمری، به گردن کدام زیبایی است؟
برنیامد جرأت منصور با دار فنا
این کمان سخت یارب در خور بازوی کیست؟
هوش مصنوعی: ای کاش بدانیم که شجاعت منصور در زمان مرگش چه کسی توانایی تحمل این سختیها را دارد و همچون کمان، در برابر دشمنانش قدرتمند است؟
این قدر دانم که هر ساعت به رنگی می شوم
من چه می دانم دل سرگشته دستنبوی کیست؟
هوش مصنوعی: من میدانم که هر لحظه به حالتی دگرگون میشوم، اما نمیدانم که دل آشفتهام به دنبال چه کسی است.
این جواب آن غزل صائب که غافل گفته است
جان به لب دارم، زبانم گرم گفت و گوی کیست؟
هوش مصنوعی: این جمله بیان کننده این است که شخص به شدت از گفتگو یا مکالمهای خسته است و احساس میکند که دیگر نمیتواند ادامه دهد، اما زبانش همچنان در حال صحبت است و در واقع نمیداند با چه کسی در حال سخن گفتن است. او در حالت اضطراب و ناراحتی به سر میبرد و به نوعی دچار تنگی عِرق شده است.

صائب