گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲۴۴

شمع فانوس خیال آسمان پیداست کیست
شعله جواله این دودمان پیداست کیست
آن به دل نزدیک دور از چشم، کز لطف گهر
در جهان است و برون است از جهان پیداست کیست
مجلس آرایی که چون جان جلوه پیدایی اش
برنمی دارد اشارات نهان پیداست کیست
با همه نیرنگ سازی، آن که در گلزار او
نیست رنگی از بهار و از خزان پیداست کیست
دیده یوسف شناسان در غبار کثرت است
ورنه یوسف در میان کاروان پیداست کیست
حسن مستوری که آورده است از نظاره اش
نرگس عین الیقین آب گمان پیداست کیست
گرچه پیدا و نهان با هم نمی گردند جمع
آن که پنهان است و پیدا در جهان پیداست کیست
آن که ذرات دو عالم را نسیم لطف او
می کند بیدار از خواب گران پیداست کیست
آهوی وحشی چه می داند طریق دلبری؟
مردمی آموز چشم دلبران پیداست کیست
نیست در شان عسل حسن گلوسوز این قدر
چاشنی بخش لب شکرفشان پیداست کیست
نقشبندی بی قلم نه کار هر صورتگری است
چهره پرداز خط سبز بتان پیداست کیست
خضر اگر تیری به تاریکی فکند از ره مرو
آن که می بخشد حیات جاودان پیداست کیست
این جواب آن که شیخ مغربی فرموده است
مخفی اندر پیر و پیدا در جوان پیداست کیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شمع فانوس خیال آسمان پیداست کیست
شعله جواله این دودمان پیداست کیست
هوش مصنوعی: نور شمع و چراغ در آسمان واضح است، اما مشخص نیست که این آتش و روشنایی از کجا می‌آید و چه کسی آن را به وجود آورده است.
آن به دل نزدیک دور از چشم، کز لطف گهر
در جهان است و برون است از جهان پیداست کیست
هوش مصنوعی: این شخص به دل بسیار نزدیک است اما از نظر ظاهری از ما دور است. او به خاطر نعمت و زیبایی‌اش در این دنیا شناخته می‌شود، اما وجودش فراتر از این دنیا و مشخص است که کیست.
مجلس آرایی که چون جان جلوه پیدایی اش
برنمی دارد اشارات نهان پیداست کیست
هوش مصنوعی: مجلس آرایی که به زیبایی و دلربایی خود هیچ گاه اشاره نمی‌کند و همه چیز را به صورت پنهان نشان می‌دهد، چه کسی است؟
با همه نیرنگ سازی، آن که در گلزار او
نیست رنگی از بهار و از خزان پیداست کیست
هوش مصنوعی: در میان تمام تزویرها و بازی‌های زندگی، کسی که در باغ او نیست، نه زیبایی بهاری دارد و نه نشانه‌ای از خزان. چنین کسی چه کسی است؟
دیده یوسف شناسان در غبار کثرت است
ورنه یوسف در میان کاروان پیداست کیست
هوش مصنوعی: چشمان افرادی که یوسف را می‌شناسند در لابه‌لای شلوغی و کثرت به سختی می‌تواند او را بیابد، اما در حقیقت یوسف در میان کاروان به وضوح دیده می‌شود.
حسن مستوری که آورده است از نظاره اش
نرگس عین الیقین آب گمان پیداست کیست
هوش مصنوعی: زیبایی پنهانی که از دیدنش می‌خیزد، مانند نرگسی است که یقیناً آب گمان را نمایان می‌کند. اینکه این زیبایی چه کسی است، مشخص است.
گرچه پیدا و نهان با هم نمی گردند جمع
آن که پنهان است و پیدا در جهان پیداست کیست
هوش مصنوعی: هرچند که ظاهر و باطن نمی‌توانند به یکدیگر بپیوندند، اما در این دنیا، کسی که هم آشکار است و هم پنهان، مشخص و شناخته شده است.
آن که ذرات دو عالم را نسیم لطف او
می کند بیدار از خواب گران پیداست کیست
هوش مصنوعی: کسی که با لطف و محبتش، تمام موجودات جهان را از خواب غفلت بیدار می‌کند، مشخص است که کیست.
آهوی وحشی چه می داند طریق دلبری؟
مردمی آموز چشم دلبران پیداست کیست
هوش مصنوعی: آهوی آزاد و وحشی از هنر عاشقانه و فریبندگی بی‌خبر است. ولی در میان انسان‌ها، به وضوح می‌توان فهمید که چه کسی قابلیت دلبری و جذابیت دارد.
نیست در شان عسل حسن گلوسوز این قدر
چاشنی بخش لب شکرفشان پیداست کیست
هوش مصنوعی: خوشبویی و شیرینی عسل به زیبایی گل نمی‌رسد؛ با این وجود، هر کسی که لب‌هایش را شکری می‌گرداند، به وضوح می‌نمایاند که چه کسی پشت این زیبایی است.
نقشبندی بی قلم نه کار هر صورتگری است
چهره پرداز خط سبز بتان پیداست کیست
هوش مصنوعی: نقاشی بدون قلم کار هر هنرمندی نیست، تصویرسازان چهره‌های زیبا با ظرافت و دقت ویژگی‌های خاص محبوبان را نمایش می‌دهند.
خضر اگر تیری به تاریکی فکند از ره مرو
آن که می بخشد حیات جاودان پیداست کیست
هوش مصنوعی: اگر خضر در تاریکی نیز تیری پرتاب کند، از مسیر او نرو. زیرا آن کسی که زندگی جاودانی را به انسان می‌دهد، روشن است که کیست.
این جواب آن که شیخ مغربی فرموده است
مخفی اندر پیر و پیدا در جوان پیداست کیست
هوش مصنوعی: این جمله اشاره به این دارد که پاسخ به سوالی که عالم مغربی مطرح کرده، در وجود پیران نهفته است، اما در جوانان به وضوح قابل مشاهده است. به عبارت دیگر، wisdom و دانش در افراد مسن نهفته است، در حالی که جوانان می‌توانند آن را به راحتی نشان دهند یا نمایان کنند.

حاشیه ها

1397/04/17 10:07
محسن حیدرزاده جزی

در دیوان شمس مغربی ، مصرع تضمین شده به این شکل ضبط شده است :
مختفی در پیر و پیدا در جوان پیداست کیست