غزل شمارهٔ ۱۱۹۳
شد چو عالمگیر غفلت، جاهل و دانا یکی است
خانه چون تاریک شد بینا و نابینا یکی است
نیست مجنون را ز شور عشق پروای تمیز
گردباد و محمل لیلی درین صحرا یکی است
نیست تدبیر خرد را در جهان عشق کار
ناخدا و تخته کشتی درین دریا یکی است
ز اختلاف ظرف، گوناگون نماید رنگ می
ورنه در میخانه وحدت می حمرا یکی است
ما نفس بیهوده می سوزیم در آه و فغان
سرکشی و عجز پیش حسن بی پروا یکی است
گوشه گیرانند پیش کوته اندیشان سبک
ورنه شان کوه قاف و شوکت عنقا یکی است
آه ما رعناترست از آه ماتم دیدگان
آنچنان کز جمله شبها شب یلدا یکی است
غافلان از کاهلی امروز را فردا کنند
ورنه پیش خود حساب امروز با فردا یکی است
نیست صدر و آستانی خانه آیینه را
خار و گل را جای در چشم و دل بینا یکی است
اختلاف رنگ، گل را برنیارد ز اتحاد
با دو رنگی پیش یکرنگان گل رعنا یکی است
شق کنند از تیغ صائب گر سر ما چون قلم
سرنمی پیچیم از توحید، حرف ما یکی است
غزل شمارهٔ ۱۱۹۲: زان قد نازآفرین در هر دلی اندیشه ای استغزل شمارهٔ ۱۱۹۴: روی کار دیگران و پشت کار من یکی است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شد چو عالمگیر غفلت، جاهل و دانا یکی است
خانه چون تاریک شد بینا و نابینا یکی است
هوش مصنوعی: وقتی که غفلت بر همه جا چیره میشود، تفاوتی بین دانا و نادان وجود ندارد. وقتی خانهای تاریک میشود، بینا و نابینا تفاوتی ندارند.
نیست مجنون را ز شور عشق پروای تمیز
گردباد و محمل لیلی درین صحرا یکی است
هوش مصنوعی: مجنون از شدت عشق لیلی هیچ توجهی به شرایط و اوضاع ندارد؛ برای او فرقی نمیکند که در طوفان باشد یا در یک محمل و مکان آرام. در نظر او، همه اینها یکی است.
نیست تدبیر خرد را در جهان عشق کار
ناخدا و تخته کشتی درین دریا یکی است
هوش مصنوعی: در جهان عشق، تدبیر و عقل کارساز نیست و نشان میدهد که عشق مانند دریاست؛ در این دریا، ناخدا و تخته کشتی یکسان هستند و هر دو در یک وضعیت قرار دارند.
ز اختلاف ظرف، گوناگون نماید رنگ می
ورنه در میخانه وحدت می حمرا یکی است
هوش مصنوعی: بسته به نوع ظرفی که در آن شراب ریخته شده، رنگ آن متفاوت به نظر میرسد. اما در حقیقت، در میخانهای که وحدت وجود دارد، رنگ شراب همانند یکدیگر است و تفاوتی ندارد.
ما نفس بیهوده می سوزیم در آه و فغان
سرکشی و عجز پیش حسن بی پروا یکی است
هوش مصنوعی: ما در دل خود بیدلیل ناله و فریاد میکنیم و در مقابل زیباییهای بیپروا و غیرقابل دسترس، احساس ضعف و ناتوانی داریم.
گوشه گیرانند پیش کوته اندیشان سبک
ورنه شان کوه قاف و شوکت عنقا یکی است
هوش مصنوعی: افراد گوشه نشین و آرام در برابر کسانی که فکر تنگنظر و محدودی دارند، از نظر ارزشی و معنوی بسیار بالاتر هستند. انسانهایی که در مقام و مرتبهای بزرگ هستند، مانند کوه قاف و پر ناز و نعمت، در واقع به هم نزدیکاند و یکسانند.
آه ما رعناترست از آه ماتم دیدگان
آنچنان کز جمله شبها شب یلدا یکی است
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی ما پرجاذبهتر است از غم و اندوهی که در چشمان اشکین است. به گونهای که در میان تمام شبها، شب یلدا به یادماندنیترین و خاصترین میباشد.
غافلان از کاهلی امروز را فردا کنند
ورنه پیش خود حساب امروز با فردا یکی است
هوش مصنوعی: افرادی که غافل و سستعزم هستند، امروز را به فردا موکول میکنند؛ در حالی که اگر به خودشان بیایند، میبینند که امروز و فردا از نظر حساب و کتاب فرقی ندارند.
نیست صدر و آستانی خانه آیینه را
خار و گل را جای در چشم و دل بینا یکی است
هوش مصنوعی: در خانهای که آینه وجود دارد، تفاوتی بین گل و خار نیست و برای چشمی بینا هیچ چیز جدایی نمیآورد.
اختلاف رنگ، گل را برنیارد ز اتحاد
با دو رنگی پیش یکرنگان گل رعنا یکی است
هوش مصنوعی: اختلاف رنگها باعث نمیشود که گل از همپیوندی با رنگهای مختلف جدا شود; در بین گلهای یکرنگ، گل زیبا و دلربا همانند باقی گلهاست.
شق کنند از تیغ صائب گر سر ما چون قلم
سرنمی پیچیم از توحید، حرف ما یکی است
هوش مصنوعی: اگر تیغی بر سر ما فرود آید، ما چون قلم نمیچرخیم و از یکتایی سخن میگوییم، حرف ما همیشه یکی است.

صائب