گنجور

شمارهٔ ۳

چندان ز فراق در زیانم که مپرس
چندان به غمت بسوخت جانم که مپرس
چندان بگریست دیده گانم که مپرس
گفتی که چگونه ای چنانم که مپرس

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چندان ز فراق در زیانم که مپرس
چندان به غمت بسوخت جانم که مپرس
هوش مصنوعی: من به خاطر دوری‌ات آسیب‌دیده‌ام، نیازی نیست از زیان‌های من بپرسی. در اثر غمت، جانم به شدت سوخته است، و نیازی نیست درباره‌ی آن سوال کنی.
چندان بگریست دیده گانم که مپرس
گفتی که چگونه ای چنانم که مپرس
هوش مصنوعی: چنان گریه کردم که نپرسیدید چگونه‌ام، چون حال من به گونه‌ای است که نیازی به پرسیدن نیست.