گنجور

شمارهٔ ۸

به معالجت تن من زتو جز الم ندارد
به سرت که جز بر آتش دل من قدم ندارد
دل خود مدار گفتی به غم ای به حسن خرم
بنمای آن دلی کو ز غم تو غم ندارد

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به معالجت تن من زتو جز الم ندارد
به سرت که جز بر آتش دل من قدم ندارد
هوش مصنوعی: تن بیمار من فقط به دوا و درمان تو نیاز دارد و در ذهن تو جز آتش عشق من جایی ندارد.
دل خود مدار گفتی به غم ای به حسن خرم
بنمای آن دلی کو ز غم تو غم ندارد
هوش مصنوعی: اگر می‌گویی که دل خود را از غم دور کن، پس به زیبایی‌ات بنگر. دل کسی که از غم تو بی‌خبر است، هیچ رنجی ندارد.