گنجور

شمارهٔ ۳۱

پیری ز وجود من برون برد
آن لطف و صفا و آن ظریفی
پیری و جوانی این دو در من
این کرد بهاری آن خریفی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیری ز وجود من برون برد
آن لطف و صفا و آن ظریفی
هوش مصنوعی: پیری با خود زیبایی و لطافت را از وجود من برده است.
پیری و جوانی این دو در من
این کرد بهاری آن خریفی
هوش مصنوعی: پیری و جوانی هر دو در وجود من اثر گذاشته‌اند؛ جوانی به من حس شادابی می‌دهد و پیری به من تجربه و خرد می‌بخشد.