شمارهٔ ۱۱
ای نموده تیره تیره سلسله بر ارغوان
وی کشیده خیره خیره، غالیه بر گرد آن
هر زمان زان تیره تیره تیره روی ابر و میغ
هر زمان زان خیره خیره خیره بوی مشک وبان
رسته داری رشته رشته زیر گوهر در ناب
بسته داری پشته پشته زیر کتان پرنیان
هر زمان زان رشته رشته، رشته گوهر خجل
هر زمان زان پشته پشته، پشته نسرین نوان
حقه حقه لعل داری پر در و گوهر نثار
حلقه حلقه زلف داری بر قمر عنبر فشان
هر زمان زان حقه حقه، حقه بارد چشم و دل
هر زمان زان حلقه حلقه، حلقه سازد گوش و جان
گه گشایی نافه نافه، مشک زیر نسترن
گه نمایی توده توده، سیم زیر پرنیان
هر زمان زان نافه نافه، نافه تبت خجل
هر زمان زان توده توده، توده گل ناتوان
خوشه خوشه جعد تر داری به روی مه نگون
حلقه حلقه زلف کج داری به روی گلستان
هر زمان زان خوشه خوشه، خوشه بارم چون عقیق
هر زمان زان حلقه حلقه، حلقه گردم چون کمان
نکته نکته گر بپرسد صدر دین از حال من
اندک اندک پیش او زین حال بگشایم زبان
هر زمان زان نکته نکته، نکته ای گویم غریب
هر زمان زان اندک اندک، اندکی جویم امان
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای نموده تیره تیره سلسله بر ارغوان
وی کشیده خیره خیره، غالیه بر گرد آن
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و ظرافتی اشاره دارد که با استفاده از رنگ و تصویر، احساسات عمیقی را منتقل میکند. معشوقی با موهایی تیره و زیبا به تصویر کشیده شده که همچون رشتههایی از ابریشم بر روی یک گل ارغوانی قرار دارد. این تصویر، جلوهای از عشق و جذابیت را به نمایش میگذارد و با استفاده از کلمات زیبا، حس زیباییشناختی و عشق را القا میکند.
هر زمان زان تیره تیره تیره روی ابر و میغ
هر زمان زان خیره خیره خیره بوی مشک وبان
هوش مصنوعی: هر بار که آن چهره تاریک و غمگین را میبینم، با هر بار که عطر خوش مشک و گل را استشمام میکنم، احساس خاصی مرا فرا میگیرد.
رسته داری رشته رشته زیر گوهر در ناب
بسته داری پشته پشته زیر کتان پرنیان
هوش مصنوعی: تو در ازدیاد زندگی، با دقت و ظرافت، گوهرهای ارزشمند را در دل وجودت جمع کردهای و بر روی آنها لایههای مختلفی از زیبایی و لطافت را قرار دادهای.
هر زمان زان رشته رشته، رشته گوهر خجل
هر زمان زان پشته پشته، پشته نسرین نوان
هوش مصنوعی: هر زمانی که از آن رشتهها، مرواریدها به دست میآید، خجالت میکشم. هر زمانی که از آن تودهها، گلهای نسرین به وجود میآید، نیز احساس شرمندگی میکنم.
حقه حقه لعل داری پر در و گوهر نثار
حلقه حلقه زلف داری بر قمر عنبر فشان
هوش مصنوعی: به ثمرههای زیبای خود مانند لعل و گوهر و زینتهای گرانبها فخر میکنی و زلفهای تو همچون حلقههای زیبا به دور قمر درخشانی میچرخند.
هر زمان زان حقه حقه، حقه بارد چشم و دل
هر زمان زان حلقه حلقه، حلقه سازد گوش و جان
هوش مصنوعی: هر لحظه از آن حقههای زیبای عشق، چشمان و دلها را مسحور میکند و هر زمان از آن حلقههای دلنشین، گوشها و جانها را به خود جذب میکند.
گه گشایی نافه نافه، مشک زیر نسترن
گه نمایی توده توده، سیم زیر پرنیان
هوش مصنوعی: گاهی با باز کردن نافهات، بوی خوش مشک را که زیر گل نسترن است، نشان میدهی. و گاهی تودههای نقرهای را که زیر پارچه نرم و نازک قرار دارد، به نمایش میگذاری.
هر زمان زان نافه نافه، نافه تبت خجل
هر زمان زان توده توده، توده گل ناتوان
هوش مصنوعی: هر بار که از شیرینی نغمهای میشنوم، حس خجالت مرا فرا میگیرد، و هر زمان که از زیبایی گلها مینگرم، احساس ناتوانی میکنم.
خوشه خوشه جعد تر داری به روی مه نگون
حلقه حلقه زلف کج داری به روی گلستان
هوش مصنوعی: تو موهای تفتیده و فر خوردهای داری که به زیبایی به روی صورتت مینشیند و زلفهای کج و تابدار تو، مانند حلقههای زیبا، بر روی گلهای باغ میدرخشند.
هر زمان زان خوشه خوشه، خوشه بارم چون عقیق
هر زمان زان حلقه حلقه، حلقه گردم چون کمان
هوش مصنوعی: هر لحظه که به خوشههای شکوفا نگاه میکنم، احساس میکنم که مانند عقیق زیبا و درخشان هستم. هر زمان که به حلقههایی که دورم را گرفتهاند توجه میکنم، حس میکنم که مانند کمان کشیدهام.
نکته نکته گر بپرسد صدر دین از حال من
اندک اندک پیش او زین حال بگشایم زبان
هوش مصنوعی: اگر صدر دین درباره حال من سوال کند، به تدریج و به آرامی او را از وضعیت خود مطلع میکنم.
هر زمان زان نکته نکته، نکته ای گویم غریب
هر زمان زان اندک اندک، اندکی جویم امان
هوش مصنوعی: در هر دور و زمان، از آن نکتههای خاص نکتهای عجیب میگویم و در هر لحظه، از آن مقدار کم، کمکی میطلبم تا نجات یابم.