گنجور

شمارهٔ ۸۹

بزرگ آل پیمبر بزرگ حادثه ای
که چون تویی بود اندر کف زمانه زبون
مقر عز تو ترمذ، ز درد رفتن تو
همی بگرید و آنک سرشک او جیحون
اگر دو دیده من در غمت نه خون گرید
حرام باد مرا نان و نعمت تو چون خون

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بزرگ آل پیمبر بزرگ حادثه ای
که چون تویی بود اندر کف زمانه زبون
هوش مصنوعی: بزرگ خاندان پیامبر، حادثه‌ای بزرگتر از تو در تاریخ وجود ندارد و زمانه در برابر تو ناچیز است.
مقر عز تو ترمذ، ز درد رفتن تو
همی بگرید و آنک سرشک او جیحون
هوش مصنوعی: در ترمذ، مکان عزت تو، به خاطر درد جدایی تو به شدت گریه می‌کند و اشک‌های او به اندازه‌ی جیحون جاری است.
اگر دو دیده من در غمت نه خون گرید
حرام باد مرا نان و نعمت تو چون خون
هوش مصنوعی: اگر چشمان من به خاطر غمت اشک نریزند، پس خوردن نان و نعمت تو بر من حرام است.