شمارهٔ ۴۲
قرب یک ماه شد که در شب روز
چشم من ماه و آفتاب ندید
اندر آن خانه ام که در همه عمر
هیچ جغدی چنان خراب ندید
ز آتش دل کباب شد جگرم
ز آتش دل کسی کباب ندید
تا در این خانه ام ز بیداری
دیده من خیال خواب ندید
کس حدیث مرا جواب نداد
کس خلاص مرا صواب ندید
هیچ مومن چنین عتاب نیافت
هیچ کافر چنین عذاب ندید
همچنان می خورم طعام و شراب
که کسی خواب دید و آب ندید
هیچ مصلح چنین طعام نخورد
هیچ مفسد چنین شراب ندید
بی خطا بر من این خطاب چراست
بی خطا کس چنین خطاب ندید
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قرب یک ماه شد که در شب روز
چشم من ماه و آفتاب ندید
هوش مصنوعی: مدت یک ماه است که در طول شب و روز، چشم من هیچ نور و روشنی ندیده است.
اندر آن خانه ام که در همه عمر
هیچ جغدی چنان خراب ندید
هوش مصنوعی: در آن خانهای هستم که در طول عمرم هیچ جغدی اینگونه نابود و ویران نشده است.
ز آتش دل کباب شد جگرم
ز آتش دل کسی کباب ندید
هوش مصنوعی: دل من از شدت عشق و احساسات سوزان به درد آمده و مانند کبابی در آتش پخته شده است، اما کسی که تجربۀ چنین احساسی را نداشته نمیتواند درک کند که این درد چقدر عمیق و سخت است.
تا در این خانه ام ز بیداری
دیده من خیال خواب ندید
هوش مصنوعی: تا وقتی در این خانه هستم و از خواب بیدارم، چشم من هیچ خیالی از خواب نمیبیند.
کس حدیث مرا جواب نداد
کس خلاص مرا صواب ندید
هوش مصنوعی: هیچکس به صحبتهای من گوش نداد و هیچکس راه نجات مرا درست تشخیص نداد.
هیچ مومن چنین عتاب نیافت
هیچ کافر چنین عذاب ندید
هوش مصنوعی: هیچ مؤمنی به اندازه این شخص توبیخ نشده و هیچ کافری نیز به این شدت مجازات نشده است.
همچنان می خورم طعام و شراب
که کسی خواب دید و آب ندید
هوش مصنوعی: من به نوشیدن و خوردن ادامه میهدهم، چون کسی خواب دید و هیچ آبی ندید.
هیچ مصلح چنین طعام نخورد
هیچ مفسد چنین شراب ندید
هوش مصنوعی: هیچ آدم صالحی چنین غذایی نخورده و هیچ آدم فاسدی چنین نوشیدنیای ندیده است.
بی خطا بر من این خطاب چراست
بی خطا کس چنین خطاب ندید
هوش مصنوعی: چرا این خطاب به من به طرز بیخطا و بدون اشتباه انجام شده است، در حالی که هیچکس دیگر چنین خطاب بیخطایی را تجربه نکرده است؟

ادیب صابر