گنجور

شمارهٔ ۴۱

اگر مروت و جود است در جهان موجود
چرا ز هر دو به حاصل نمی شود مقصود
گمان برم که دراین روزگار تیره چو شب
بخفت چشم مروت بمرد مادر جود
ز سیر هفت ستاره دراین دوازده برج
به ده دوازده سال اندراین دیار و حدود
هزار شخص کریم از وجود شد به عدم
که یک کریم نمی آید از عدم به جود
در این زمانه به جز مدخل و حسود نماند
بریده باد سر مدخل و زبان حسود
وگر به دست منستی عمود صبح منیر
بکوبمی سر اهل زمانه را به عمود
و گر حکایت مسعود سعد و قلعه نای
شنیده ای که در او ماند مدتی مطرود
یقین بدان که ز بد حالی و شکسته دلی
زمانه قلعه نای است و ما در او مسعود
ز کردگار همه حسن عاقبت خواهم
که این دعاست به نزدیک عاقلان معهود
چو در زمانه یکی معطی و کریم نماند
چگونه عاقبت کار ما بود محمود

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر مروت و جود است در جهان موجود
چرا ز هر دو به حاصل نمی شود مقصود
هوش مصنوعی: اگر در دنیای ما سخاوت و انسانیت وجود دارد، پس چرا به هدف نهایی از هر دوی این ویژگی‌ها نمی‌رسیم؟
گمان برم که دراین روزگار تیره چو شب
بخفت چشم مروت بمرد مادر جود
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که در این روزهای تاریک و غم‌انگیز، چشم درک و Mروت از خواب رفته و فضیلت و سخاوت نیز به فراموشی سپرده شده است.
ز سیر هفت ستاره دراین دوازده برج
به ده دوازده سال اندراین دیار و حدود
هوش مصنوعی: در اینجا به حرکت هفت ستاره در میان دوازده برج آسمانی اشاره شده و بیان می‌شود که این مسیر در این سرزمین و نواحی به مدت ده تا دوازده سال ادامه دارد.
هزار شخص کریم از وجود شد به عدم
که یک کریم نمی آید از عدم به جود
هوش مصنوعی: هزاران انسان شریف و بخشنده از وجود به نیستی رفتند، اما هیچ فرد بخشنده‌ای از نیستی به وجود نمی‌آید.
در این زمانه به جز مدخل و حسود نماند
بریده باد سر مدخل و زبان حسود
هوش مصنوعی: در این دوره، جز درهایی برای ورود و حسادت‌های بی‌مورد چیز دیگری نمانده است. امیدوارم که سر آن در و زبان حسود بریده و خاموش شود.
وگر به دست منستی عمود صبح منیر
بکوبمی سر اهل زمانه را به عمود
هوش مصنوعی: اگر تو در دست من نباشی، صبح روشنی را برای فرود آوردن بر سر مردم زمانه‌ام به کار می‌زنم.
و گر حکایت مسعود سعد و قلعه نای
شنیده ای که در او ماند مدتی مطرود
هوش مصنوعی: اگر داستان مسعود سعد و قلعه نای را شنیده‌ای، بدان که او مدتی در آنجا به دور از مردم و رانده شده بود.
یقین بدان که ز بد حالی و شکسته دلی
زمانه قلعه نای است و ما در او مسعود
هوش مصنوعی: بدان که به خاطر بدبختی و دل شکسته‌ای که داریم، زمانه همچون قلعه‌ای است که ما در آن محبوس هستیم.
ز کردگار همه حسن عاقبت خواهم
که این دعاست به نزدیک عاقلان معهود
هوش مصنوعی: از خداوند می‌خواهم که عاقبت خوبی نصیبم کند، زیرا این دعا در نزد افراد خردمند شناخته شده است.
چو در زمانه یکی معطی و کریم نماند
چگونه عاقبت کار ما بود محمود
هوش مصنوعی: وقتی در دنیا کسی بخشنده و مهربان باقی نماند، آینده ما به چه صورتی خواهد بود؟