گنجور

شمارهٔ ۱۷

ز روزگار مرا خار هست و خرما نیست
مثل خطاست که گویند خار با خرماست
ز خاک نزد فلک کمترم از خورشید
نصیب او همه زر و نصیب من گرماست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز روزگار مرا خار هست و خرما نیست
مثل خطاست که گویند خار با خرماست
هوش مصنوعی: در زندگی من تلخی‌ها و دشواری‌ها وجود دارد، ولی خوشی و لذتی نیست. این به مانند این است که بگوییم تلخی و شیرینی در کنار هم هستند، در حالی که این درست نیست.
ز خاک نزد فلک کمترم از خورشید
نصیب او همه زر و نصیب من گرماست
هوش مصنوعی: من از خاک کم‌ارزش‌تر از آسمان هستم، زیرا خورشید تمام نعمت‌هایش را دارد و تنها چیزی که نصیب من می‌شود، گرماست.