گنجور

شمارهٔ ۵۲

نگارا صد هزاره گر دلستی
نشان عشق تو بر هر دلستی
سه بوسه زان دو لب دادی به یک دل
دریغا گر تنم یکسر دلستی
کنون از بی دلی بی بوسه ماندم
خوشستی گر مرا دیگر دلستی
بگیرندی مرا در تهمت دل
خراج عاشقی گر بر دلستی
منم پیوسته خشنود از زبانت
دریغا گر زبانت در دلستی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نگارا صد هزاره گر دلستی
نشان عشق تو بر هر دلستی
هوش مصنوعی: ای معشوق، اگر برایت هزار دل داشته باشم، باز هم نشانه عشق تو در دل هر یک از آنها وجود دارد.
سه بوسه زان دو لب دادی به یک دل
دریغا گر تنم یکسر دلستی
هوش مصنوعی: سه بوسه از آن دو لبِ تو گرفتم، ولی افسوس که کاش تنم فقط یک دل بود.
کنون از بی دلی بی بوسه ماندم
خوشستی گر مرا دیگر دلستی
هوش مصنوعی: حالا که به خاطر بی‌دلی و نداشتن محبت از بوسه دور مانده‌ام، خوشحال می‌شوم اگر دوباره دلی به محبت و عشق داشته باشم.
بگیرندی مرا در تهمت دل
خراج عاشقی گر بر دلستی
هوش مصنوعی: اگر دل تو را در عشق به تهمت گرفتند، من هم باز گرفتاری عشق را پذیرا هستم.
منم پیوسته خشنود از زبانت
دریغا گر زبانت در دلستی
هوش مصنوعی: من همیشه از حرف‌های تو خوشحالم، اما افسوس که این حرف‌ها در دل تو نیست.