گنجور

شمارهٔ ۳۹

خلعت چشم من است راحت دیدار تو
راحت گوش من است لذت گفتار تو
رشک همه عالمند گوش من و چشم من
از پی گفتار تو وز پی دیدار تو
از گل رخسار تو خسته دلم روز و شب
خستن خار آمده است در گل رخسار تو
گرچه نه خاری نه گل، هم تو گلی هم تو خار
ای همه گلهای باغ چاکر یک خار تو
در سر کار تو شد دانش و صبر و خرد
ای خرد بخردان شیفته در کار تو
عقل دهان تو را نیمه دینار خواند
تا همه عقلم ببرد نیمه دینار تو
عشق جمال تو را با گل و گلزار یافت
ای همه زاری من زان گل و گلزار تو
فاسدی و کاسدیم از تو پدید آمده است
فاسد راه توام، کاسد بازار تو

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خلعت چشم من است راحت دیدار تو
راحت گوش من است لذت گفتار تو
هوش مصنوعی: دیدن تو برای من همچون پوششی دلپذیر است و شنیدن صدای تو برایم لذتی بزرگ به ارمغان می‌آورد.
رشک همه عالمند گوش من و چشم من
از پی گفتار تو وز پی دیدار تو
هوش مصنوعی: تمام دنیا به من حسد می‌ورزند، زیرا گوش و چشم من تنها به خاطر شنیدن صحبت‌های تو و دیدن روی توست.
از گل رخسار تو خسته دلم روز و شب
خستن خار آمده است در گل رخسار تو
هوش مصنوعی: دل من از زیبایی‌های چهره‌ات دچار خستگی و ناتوانی شده است، به‌طوری که شب و روز در حال رنج و عذاب هستم، مانند خارهایی که در گلبرگ‌های تو نفوذ کرده‌اند.
گرچه نه خاری نه گل، هم تو گلی هم تو خار
ای همه گلهای باغ چاکر یک خار تو
هوش مصنوعی: با وجود اینکه نه تو خار هستی و نه گل، اما هم تو زیبایی و هم زشتی. همه گل‌های باغ در برابر یک خار مثل تو خاضع و مطیع هستند.
در سر کار تو شد دانش و صبر و خرد
ای خرد بخردان شیفته در کار تو
هوش مصنوعی: در نتیجه دقت و تلاش در کار تو، هم دانش و هم صبر و هم خرد به نمایش درآمدند. ای خردمندانی که در پی کار تو هستید، بسیار شیفته و علاقمند به آن هستید.
عقل دهان تو را نیمه دینار خواند
تا همه عقلم ببرد نیمه دینار تو
هوش مصنوعی: عقل تو ارزش زیادی دارد و به اندازه نیمه دینار می‌ارزد، اما این ارزش به خاطر محبت و علاقه‌ام به تو نصف می‌شود و تمام عقل مرا تحت تاثیر قرار می‌دهد.
عشق جمال تو را با گل و گلزار یافت
ای همه زاری من زان گل و گلزار تو
هوش مصنوعی: عشق به زیبایی تو را در گل و باغ پیدا کردم، ای سرچشمه تمام غم‌های من به خاطر آن گل و باغ تو.
فاسدی و کاسدیم از تو پدید آمده است
فاسد راه توام، کاسد بازار تو
هوش مصنوعی: ما از تو فاسد و بی‌کیفیت شده‌ایم. من هم از مسیر تو خراب شده‌ام و هم بازار تو در حال افول است.