شمارهٔ ۲۰
دلم بی روی تو خرم نباشد
چو دلبر نیست دل بی غم نباشد
اسیرم عشق را، غمگین ازآنم
اسیر عشق را غم کم نباشد
به بوسی مرهمی نه بر دل من
شفای خسته جز مرهم نباشد
مراگویی که دل در عشق خوش دار
خوشی و عاشقی با هم نباشد
گه از تو شاد باشم گاه غمگین
جهان بی سور و بی ماتم نباشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلم بی روی تو خرم نباشد
چو دلبر نیست دل بی غم نباشد
هوش مصنوعی: بدون حضور تو، دلم شاد نیست و هنگامی که محبوبی در زندگی نیست، دل هم نمیتواند بیغم باشد.
اسیرم عشق را، غمگین ازآنم
اسیر عشق را غم کم نباشد
هوش مصنوعی: شدهام به عشق گرفتار، و از این بابت غمگین هستم. درگیر عشق بودن، غم و اندوهی کم برایم به ارمغان نمیآورد.
به بوسی مرهمی نه بر دل من
شفای خسته جز مرهم نباشد
هوش مصنوعی: به بوسهای نیاز دارم که تسلیدهندهی دل خستهام باشد، زیرا جز این بوسه هیچ چیز دیگری نمیتواند مرا درمان کند.
مراگویی که دل در عشق خوش دار
خوشی و عاشقی با هم نباشد
هوش مصنوعی: نگو که دل را در عشق خوش بدار، چون خوشی و عاشقی هرگز با هم سازگار نیستند.
گه از تو شاد باشم گاه غمگین
جهان بی سور و بی ماتم نباشد
هوش مصنوعی: گاهی از وجود تو خوشحال میشوم و گاهی ناراحت؛ اما دنیا هرگز بدون شادی و سوگواری نیست.