شمارهٔ ۱۸
دیده که رخ و زلف تو از دور ببیند
بر روز منور شب دیجور ببیند
در ظلمت زلفین تو رخسار تو نور است
پر نور شود دیده که آن نور ببیند
عاشق که به کویت گذرد خلد ببیند
دیده که به رویت نگرد حور ببیند
از رنج شفا یابد و رنجور نماند
گر روی تو را مردم رنجور ببیند
آسیمه شوم چون لب نوشینت ببینم
ماننده زنبور که انگور ببیند
با تو مثل من که همی بینمت از دور
چون تشنه و آب است که از دور ببیند
گر وصل تو یابم سخن هجر نگویم
ماتم چه کند هر که ره سور ببیند
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دیده که رخ و زلف تو از دور ببیند
بر روز منور شب دیجور ببیند
هوش مصنوعی: اگر کسی چهره و موهای تو را از دور ببیند، روز روشنش به شب تاریک شبیه خواهد بود.
در ظلمت زلفین تو رخسار تو نور است
پر نور شود دیده که آن نور ببیند
هوش مصنوعی: در تاریکی موهای تو، چهرهات مانند نوری درخشان است. چشمها تنها زمانی روشن و پرنور میشوند که آن نور را ببینند.
عاشق که به کویت گذرد خلد ببیند
دیده که به رویت نگرد حور ببیند
هوش مصنوعی: عاشق وقتی به خانه تو میآید، بهشتی را میبیند، اما کسی که به چهره تو نگاه نمیکند، فقط حوریان را خواهد دید.
از رنج شفا یابد و رنجور نماند
گر روی تو را مردم رنجور ببیند
هوش مصنوعی: اگر کسی چهره تو را ببیند که در رنج و درد هستی، این باعث خواهد شد که او از رنج خود شفا یابد و دیگر بیمار نماند.
آسیمه شوم چون لب نوشینت ببینم
ماننده زنبور که انگور ببیند
هوش مصنوعی: زمانی که لبهای شیرین تو را میبینم، در حالتی پر از شگفتی و آشفتگی قرار میگیرم، مانند زنبوری که میوهای خوشمزه مثل انگور را ببیند.
با تو مثل من که همی بینمت از دور
چون تشنه و آب است که از دور ببیند
هوش مصنوعی: من مثل تشنهای هستم که از دور آب را میبیند و تو را نیز همینطور میبینم.
گر وصل تو یابم سخن هجر نگویم
ماتم چه کند هر که ره سور ببیند
هوش مصنوعی: اگر به وصالت برسم دیگر از جدایی سخن نمیگویم، زیرا کسی که راه شادی را ببیند، چه نیازی به غم و اندوه دارد؟