گنجور

شمارهٔ ۵۹

گر نبودی ماه را بر آسمان هر مه محاق
ماه خواندندی تو را خلق زمین بر اتفاق
آسمان از دیده من در حسد باشد که هست
از جمال تو مراد در دیده ماه بی محاق
ماه اگر بر آسمان باشد من اینک بر زمین
از مه رخشان تو چون آسمان کردم وثاق
زین سپس چون آمسان بی مه نباشم تا مرا
هست با وصل تو وصل و از فراق تو فراق
وقت دیدار تو جانا گر مرا چون آسمان
تن سراسر دیده گردد کم نگردد اشتیاق
در جفا چون آسمانی ارچه داری حسن ماه
ننگری سوی وفا و نسپری راه وفاق
آسمان و ماه روی و رای مجدالدین بس است
گر حدیث بی ریا خواهی و لفظ بی نفاق
عمده اسلام ابوالقاسم علی کز نام اوست
هم معالی را اساس و هم علو را انتساق
ای خداوندی که ذات توست با فضل تو جفت
جفت هر فضلی ولیکن هم تویی در فضل طاق
تیغ انصاف تو را عالم نه بس باشد نیام
اسب اقبال تو را عالم نه بس باشد سباق
آفتاب اهل بیتی چون عطارد ز آفتاب
مانده ام من ز اشتیاق صدر تو در احتراق
در فراق خدمت تو کرده ایم و داده ایم
رنج و وحشت را نکاح و انس و راحت را طلاق
خدمت تو در جهان چون جان شیرین شد که هست
قرب او حلو المزاج و بعد او مر المذاق
خرم آن مرکب که در وی چشم ما بیند تو را
چون علی بر پشت دلدل چون پیمبر بر براق
تا جهان خالی نگردد در جهان خالی مباد
از تو صدر و قدر و باغ و کاخ و ایوان و رواق

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر نبودی ماه را بر آسمان هر مه محاق
ماه خواندندی تو را خلق زمین بر اتفاق
هوش مصنوعی: اگر ماه در آسمان نمی‌بود، هر شب به دخترکی که در دل تاریکی گم می‌شود، محاق و کاهش نور او را ماه می‌خواندند. مردم زمین نیز بر توافقی که دارند، تو را می‌ستودند.
آسمان از دیده من در حسد باشد که هست
از جمال تو مراد در دیده ماه بی محاق
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر زیبایی تو حسود است، چرا که در دل ماه نیز آرزوی جمال تو وجود دارد.
ماه اگر بر آسمان باشد من اینک بر زمین
از مه رخشان تو چون آسمان کردم وثاق
هوش مصنوعی: اگر ماه در آسمان قرار داشته باشد، من بر زمین از زیبایی چهره‌ات مانند آسمان می‌درخشم.
زین سپس چون آمسان بی مه نباشم تا مرا
هست با وصل تو وصل و از فراق تو فراق
هوش مصنوعی: از این پس همچون کسانی که بدون مهر تو زندگی می‌کنند، نخواهم بود تا زمانی که با تو باشم و از جدایی‌ات جدا شوم.
وقت دیدار تو جانا گر مرا چون آسمان
تن سراسر دیده گردد کم نگردد اشتیاق
هوش مصنوعی: هرگاه که تو را ملاقات کنم، ای عزیز، اگر چشمان من همچون آسمان وسیع و بی‌پایان شود، هنوز هم اشتیاق به تو کم نخواهد شد.
در جفا چون آسمانی ارچه داری حسن ماه
ننگری سوی وفا و نسپری راه وفاق
هوش مصنوعی: اگرچه زیبایی تو مانند ماه است و در سختی‌ها و بی‌مهری‌ها قرار داری، اما نیکوست به وفا و توافق نگاه کنی و راه همدلی را رها نکنی.
آسمان و ماه روی و رای مجدالدین بس است
گر حدیث بی ریا خواهی و لفظ بی نفاق
هوش مصنوعی: اگر به دنبال سخن بی‌ریا و شریف هستی، زیبایی و ارزش آسمان و ماه و چهره و اندیشه مجدالدین کافی است.
عمده اسلام ابوالقاسم علی کز نام اوست
هم معالی را اساس و هم علو را انتساق
هوش مصنوعی: بخش اصلی و کلیدی دین اسلام از ابوالقاسم علی نشأت می‌گیرد. نام او نه تنها بنیاد بسیاری از مفاهیم والای اخلاقی و معنوی است، بلکه باعث ارتقاء و تعالی انسان‌ها نیز می‌گردد.
ای خداوندی که ذات توست با فضل تو جفت
جفت هر فضلی ولیکن هم تویی در فضل طاق
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، تو صاحب هر نعمت و فضیلت هستی و هر فضیلت از آن توست. در حقیقت، توانایی‌های تو در بخشش و لطف، همیشگی و بی‌نظیر است.
تیغ انصاف تو را عالم نه بس باشد نیام
اسب اقبال تو را عالم نه بس باشد سباق
هوش مصنوعی: تیغ عدالت تو به اندازه‌ای قوی است که جهان در برابرش کافی نیست، و همچنین شتاب و موفقیت تو به قدری زیاد است که جهان نمی‌تواند آن را محدود کند.
آفتاب اهل بیتی چون عطارد ز آفتاب
مانده ام من ز اشتیاق صدر تو در احتراق
هوش مصنوعی: من مانند سیاره‌ی عطارد که در نزدیکی خورشید قرار دارد، تحت تأثیر نور و حرارت تو هستم و از اشتیاق و عشق به صدر تو در حال سوختن و گداختن هستم.
در فراق خدمت تو کرده ایم و داده ایم
رنج و وحشت را نکاح و انس و راحت را طلاق
هوش مصنوعی: در دوری از تو، ما سختی‌ها و ترس‌ها را تجربه کرده‌ایم و به آرامش و نزدیکی بی‌توجهی کرده‌ایم.
خدمت تو در جهان چون جان شیرین شد که هست
قرب او حلو المزاج و بعد او مر المذاق
هوش مصنوعی: خدمت به تو در جهان مانند جان شیرین است، زیرا نزد تو، نزدیک‌ترین حالت، دلپذیری است و بعد از تو، طعمی دیگر وجود ندارد.
خرم آن مرکب که در وی چشم ما بیند تو را
چون علی بر پشت دلدل چون پیمبر بر براق
هوش مصنوعی: خوشا به حال آن سواری که در حقیقت و باطن خود، به زیبایی تو را می‌بیند، مانند علی که بر روی دلدل نشسته و مانند پیامبر که بر براق سوار شده است.
تا جهان خالی نگردد در جهان خالی مباد
از تو صدر و قدر و باغ و کاخ و ایوان و رواق
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا از افراد خالی نشود، برای تو نباید جایگاه و مقام و ویژگی‌های برجسته‌ای چون باغ و کاخ و ایوان و رواق وجود داشته باشد.