گنجور

شمارهٔ ۵۶

ای اوج چرخ قصر معالیت را شرف
اسلام و دین گرفته به تو نصرت و شرف
بر خاتم شرف نسب پاک تو نگین
واندر جهان ز خاتم پیغمبران خلف
نام تو نعت صورت و فعل تو آمدست
چونین بود بلی چو پیمبر بود سلف
توفیق تو ستوده تر از علم با عمل
تدبیر تو صواب تر از تیر بر هدف
تاثیر بخشش تو دهد میغ را سرشک
تایید کوشش تو دهد تیغ را علف
نه کوه و کان نظیر تو باشد به حلم و طبع
نه ابر و بحر مثل تو زیبد به کلک و کف
کوه از تو با تحیر و کان از تو با حسد
بحر از تو با خجالت و ابر از تو با اسف
رای تو را به کسب معالی همه ولوع
طبع تو را به تربیت دین همه شعف
پیش مدایح تو معانی گشاده در
پیش مناقب تو معالی کشیده صف
چرخی و اهل بیت پیمبر تو را نجوم
دری و خاندان نبوت تو را صدف
منت خدای را که بدین نسبت بلند
هر دو طرف تو را بود ای صاحب طرف
هرگز به مرتبت نبود چون تو خصم تو
هرگز چو بانگ کوس نباشد فغان دف
مقصور بر بزرگی توست اتفاق خلق
هرگز چو متفق نبود هیچ مختلف
ابری گه مکارم و ابر تو منتفع
بحری گه صنایع و بحر تو مغترف
ای تحفه نبوت و تاریخ اهل بیت
از چون منی مدیح بود بهترین تحف
در خوب روزگارم خواهم که بشنود
گوشم ز وصف جود تو آواز لاتخف
هم مال من تلف شد و هم حال من تبه
از فضل توست امید تلافی در آن تلف
در نظم شعر طاقم از آفاق برمنه
شعر مرا به طاق و حدیق مرا به رف
چون من سر قلم به ثنای تو تر کنم
پیش قلم قلم نهد از هر طرف طرف
تا در جهان ز آب و ز آتش بود نشان
این را بخار و نم بود آن را شرار و تف
خصم تو کشته باد چو آتش به زیر آب
و ایزد نگاه دار تو در حفظ و در کنف

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای اوج چرخ قصر معالیت را شرف
اسلام و دین گرفته به تو نصرت و شرف
هوش مصنوعی: ای قله‌ی آسمان، قصر معالی تو به خاطر اسلام و دین، به عظمت و پیشرفت رسیده و به تو یاری و افتخار عطا شده است.
بر خاتم شرف نسب پاک تو نگین
واندر جهان ز خاتم پیغمبران خلف
هوش مصنوعی: زیبایی و ارزش نسب پاک تو مانند نگین بر روی خاتمی است و در دنیا، تو را برتر از خاتم پیامبران قرار داده‌اند.
نام تو نعت صورت و فعل تو آمدست
چونین بود بلی چو پیمبر بود سلف
هوش مصنوعی: نام تو زیبا و آراسته است و اعمال تو نیز به همین زیبایی هستند. این چنین است که مانند پیامبر، پیشینیان تو نیز دارای صفات نیکو بوده‌اند.
توفیق تو ستوده تر از علم با عمل
تدبیر تو صواب تر از تیر بر هدف
هوش مصنوعی: موفقیت تو ارزشمندتر از دانش است و عملکرد هوشمندانه‌ات از دقت در هدف زدن بهتر و صحیح‌تر است.
تاثیر بخشش تو دهد میغ را سرشک
تایید کوشش تو دهد تیغ را علف
هوش مصنوعی: بخشش تو می‌تواند اشک را تایید کند و تلاش تو می‌تواند به همان اندازه قدرت و شدت لازم را به تیغ بدهد.
نه کوه و کان نظیر تو باشد به حلم و طبع
نه ابر و بحر مثل تو زیبد به کلک و کف
هوش مصنوعی: نه کوه و معدن را نمی‌توان با خویشتن‌داری و سرشت تو مقایسه کرد، و نه ابر و دریا می‌توانند با قلم و دست تو برابری کنند.
کوه از تو با تحیر و کان از تو با حسد
بحر از تو با خجالت و ابر از تو با اسف
هوش مصنوعی: کوه به خاطر تو متعجب است، معدن به سبب تو حسود است، دریا از روی خجالت به تو نگاه می‌کند و ابر به خاطر تو ناراحت است.
رای تو را به کسب معالی همه ولوع
طبع تو را به تربیت دین همه شعف
هوش مصنوعی: نظر تو را برای دستیابی به مقام‌های عالی و کمالات، همه شوق و اشتیاق طبیعی‌ات را به پرورش دین و آموزه‌های آن، همه خوشحالی و شادی می‌بخشد.
پیش مدایح تو معانی گشاده در
پیش مناقب تو معالی کشیده صف
هوش مصنوعی: در کنار ستایش‌های تو، معانی عمیق و روشنی وجود دارد و در بیان فضایل تو، شکوه و عظمت خاصی به چشم می‌خورد.
چرخی و اهل بیت پیمبر تو را نجوم
دری و خاندان نبوت تو را صدف
هوش مصنوعی: ای دل، تو از چرخی که می‌چرخد و به اهل بیت پیامبر پیوسته‌ای، همانند ستاره‌ای در آسمان و خاندان نبوت برای تو همچون صدفی با ارزش است.
منت خدای را که بدین نسبت بلند
هر دو طرف تو را بود ای صاحب طرف
هوش مصنوعی: سپاسگزارم از خداوند که به خاطر این جایگاه بلند، هر دو طرف تو را دارا است، ای صاحب مقام.
هرگز به مرتبت نبود چون تو خصم تو
هرگز چو بانگ کوس نباشد فغان دف
هوش مصنوعی: هرگز هیچ کس به مرتبه‌ی تو نمی‌رسد، دشمن تو هم هرگز صدایش به اندازه‌ی صدای طبل بلند نخواهد بود.
مقصور بر بزرگی توست اتفاق خلق
هرگز چو متفق نبود هیچ مختلف
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که همه چیز در جهان به عظمت و بزرگی تو وابسته است و هیچگاه نمی‌توان بر سر تکثر و تفاوت‌ها به توافق رسید. دنیا به گونه‌ای طراحی شده که همه چیز تحت تأثیر وجود تو قرار دارد و این تفاوت‌ها نمی‌تواند بر اهمیت و بزرگی تو سایه بیفکند.
ابری گه مکارم و ابر تو منتفع
بحری گه صنایع و بحر تو مغترف
هوش مصنوعی: ابر می‌تواند رحمت و فراوانی را به زمین بیاورد و از آن بهره‌مند شویم، در حالی که دریا نیز با صنایع و محصولات خود می‌تواند فایده‌مند باشد. هر دو، در مواقع مختلف، می‌توانند به ما کمک کنند و از نعمت‌هایشان بهره‌مند شویم.
ای تحفه نبوت و تاریخ اهل بیت
از چون منی مدیح بود بهترین تحف
هوش مصنوعی: ای هدیه ارزشمند پیامبری و تاریخ اهل بیت، من که مانند تو چیزی ندارم، بهترین تقدیم من مدح و ستایش توست.
در خوب روزگارم خواهم که بشنود
گوشم ز وصف جود تو آواز لاتخف
هوش مصنوعی: در زمانه‌ای خوش و خوب، آرزو دارم که گوشم صدای تو را بشنود که به وصف بخشندگی‌ات می‌خواند و مژده نترس را می‌دهد.
هم مال من تلف شد و هم حال من تبه
از فضل توست امید تلافی در آن تلف
هوش مصنوعی: هم دارایی‌ام از دست رفت و هم حال و احوالم خراب شد، اما این همگی از رحمت و لطف توست و امید دارم که در ازای این خسارات، جبران بشود.
در نظم شعر طاقم از آفاق برمنه
شعر مرا به طاق و حدیق مرا به رف
هوش مصنوعی: شاعر در این بیت به دو مفهوم اشاره دارد: یکی اینکه شعر او همچون فضایی وسیع و بلند است که از آسمان سرچشمه می‌گیرد و دیگر اینکه در زندگی او نیز حسی از زیبایی و آرامش همانند یک باغ وجود دارد. این دو تصویر به نوعی به ارتباط انسان با زیبایی‌ها و فضایل اشاره می‌کند.
چون من سر قلم به ثنای تو تر کنم
پیش قلم قلم نهد از هر طرف طرف
هوش مصنوعی: وقتی من قلم را به ستایش تو می‌زنم، قلم به گونه‌ای دیگر در می‌آید و از هر سو به تحسین تو می‌پردازد.
تا در جهان ز آب و ز آتش بود نشان
این را بخار و نم بود آن را شرار و تف
هوش مصنوعی: در این جهان که آب و آتش وجود دارند، نشانه‌های مختلفی از آن‌ها دیده می‌شود؛ بخار نمادی از آب و شعله نشانی از آتش است.
خصم تو کشته باد چو آتش به زیر آب
و ایزد نگاه دار تو در حفظ و در کنف
هوش مصنوعی: دشمن تو باید به گونه‌ای از بین برود که مانند آتش زیر آب خاموش شود، و خداوند تو را در امنیت و حمایت خود حفظ کند.