گنجور

شمارهٔ ۴۵

زهی در غمزه چون هاروت ساحر
به نور چهره همچون زهره زاهر
به چهره جسته ای آزار زهره
به غمزه برده ای بازار ساحر
جمالت عنصر حسن است و در حسن
نشد مثل تو موجود از عناصر
جفا از طبع تو رسمی است معهود
وفا از خوی تو کاری است نادر
به زخم کعبتین خوبی از من
دل و دین بردی احسنت ای مقامر
نکردی آنچه آخر کردی اول
نگفتی آنچه اول گفتی آخر
زچشمت بر حذر باشم که چشمت
چو زلف توست بر عشاق جایر
به زلفت رغبتی دارم که زلفت
چو خلق مجلس عالی است عاطر
بهای شرع زین الدین که دین را
به دین و شرع برهانی است باهر
ابوطالب طلبکار محامد
جمال الساده عبدالله طاهر
کف بخشانش فهرست مکارم
دل رخشانش قانون مفاخر
طمع را جود او دادست سیری
امل را بذل او کردست شاکر
نشان جود او بر حال سایل
دلیل شکر او در لفظ زایر
ز وصف او بیان نطق عاجز
ز نعت او زبان عقل قاصر
خداوندا زبانها و بنانها
همی فضل تو را باشند ناشر
بلندی هم به نسبت هم به همت
کریمی هم به باطن هم به ظاهر
به نسبت چون فلک قدر تو عالی
به همت چون مثل ذکر تو سایر
ز صدرت خیره ماند چرخ سابع
ز قدرت طیره گردد نسر طایر
تو در عرق و نسب فرزند آنی
که پیدا شد بدو مومن ز کافر
بدو گوید همی تورات و انجیل
وز او نازد محاریب و منابر
ز آل توست قدر آن خاندان را
چنان چون دیده را از روح ناظر
تو داری از زمانه فخر کامل
تو را بینم ز گیتی فضل وافر
همی تابد چو از گردون کواکب
مرا مدح و ثنا از طبع و خاطر
اگر چه باشم از پیش تو غایب
بود بر دل مرا ذکر تو حاضر
و گرچه در حوادث صبر بهتر
نیم بی تو چو نام خویش صابر
همی تا نیست جاهل همچو عالم
همی تا نیست عاجز همچو قادر
تو قادر بادی و خصم تو عاجز
بداندیش تو مقهور و تو قاهر
سپهرت خاضع و ایام طایع
خدایت حافظ و اقبال ناصر
مبارک بر تو این ماه مبارک
چو حب اهل بیت و فال شاعر

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زهی در غمزه چون هاروت ساحر
به نور چهره همچون زهره زاهر
هوش مصنوعی: دیدن نگاهش مانند جادوگری است که با چشمانش مردم را می‌فریبد، و چهره‌اش همچون سیاره زهره، درخشان و زیباست.
به چهره جسته ای آزار زهره
به غمزه برده ای بازار ساحر
هوش مصنوعی: به چهره‌ات زهره را با زیبایی آزار می‌دهی و با ناز و غمزه‌های خود بازار ساحران را تحت تاثیر قرار می‌دهی.
جمالت عنصر حسن است و در حسن
نشد مثل تو موجود از عناصر
هوش مصنوعی: زیبایی تو برای حسن منشاء و اصلی است، و هیچ‌کس در زیبایی به پای تو نمی‌رسد و از عناصر وجود ندارد.
جفا از طبع تو رسمی است معهود
وفا از خوی تو کاری است نادر
هوش مصنوعی: بی‌مهری و سختگیری تو عادت همیشگی‌ات است، اما وفاداری و محبت از سرشت تو امری نادر و کم‌یاب محسوب می‌شود.
به زخم کعبتین خوبی از من
دل و دین بردی احسنت ای مقامر
هوش مصنوعی: تو با پای کعبه دل و دین من را از من گرفتی، احسنت بر تو ای مقامر!
نکردی آنچه آخر کردی اول
نگفتی آنچه اول گفتی آخر
هوش مصنوعی: در ابتدا، رفتار و سخنان تو با آنچه در پایان انجام دادی همخوانی نداشت. یعنی آنچه که از ابتدا اعلام کردی، در نتیجه کارهایت در پایان تغییر کرد و با آنچه در ابتدا گفتی تطابق نداشت.
زچشمت بر حذر باشم که چشمت
چو زلف توست بر عشاق جایر
هوش مصنوعی: از چشمانت دوری می‌کنم، زیرا چشمانت همچون زلفت برای عاشقان دام‌انگیز و فریبنده است.
به زلفت رغبتی دارم که زلفت
چو خلق مجلس عالی است عاطر
هوش مصنوعی: من به زلفت علاقه‌مندم، زیرا زلفت همانند زیبا و جذاب است که فضایی دلنواز و خوشبو به مجلس می‌بخشد.
بهای شرع زین الدین که دین را
به دین و شرع برهانی است باهر
هوش مصنوعی: قیمت و ارزش قوانین دین زین الدین، به گونه‌ای است که دین بر پایه‌ای از دلایل و شواهد استوار است.
ابوطالب طلبکار محامد
جمال الساده عبدالله طاهر
هوش مصنوعی: ابوطالب فردی است که به خاطر زیبایی و خوبی‌های عبدالله طاهر، او را ستایش می‌کند و از او چیزی طلب دارد.
کف بخشانش فهرست مکارم
دل رخشانش قانون مفاخر
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف ویژگی‌های یک شخص ارزشمند می‌پردازد. در آن به زیبایی و دل‌فریبی اشاره شده که به مثابه لیست فضایل اوست، و همچنین به اصول و قوانین برجسته‌ای که او را متمایز می‌کند. به نوعی، فرد مورد نظر نه‌تنها جذاب و دل‌نواز است، بلکه دارای ویژگی‌ها و اصولی برجسته نیز هست که او را در میان دیگران ممتاز می‌سازد.
طمع را جود او دادست سیری
امل را بذل او کردست شاکر
هوش مصنوعی: بخشش او به انسان‌ها طمع را سیراب کرده و امید را به رایگان به آنها عطا کرده است. کسانی که شکرگزار او هستند، نعمت‌های او را درک می‌کنند.
نشان جود او بر حال سایل
دلیل شکر او در لفظ زایر
هوش مصنوعی: عمل سخاوت او در حالت سائل (درخواست کننده) نمایان است و نشان شکر او در کلام زائر وجود دارد.
ز وصف او بیان نطق عاجز
ز نعت او زبان عقل قاصر
هوش مصنوعی: توان بیان کردن وصف او از کلمات فراتر است و عقل نیز در وصف نیکویی‌هایش ناتوان است.
خداوندا زبانها و بنانها
همی فضل تو را باشند ناشر
هوش مصنوعی: ای خداوند، زبان‌ها و دستان همگی در حال بیان و انتشار نعمت‌های تو هستند.
بلندی هم به نسبت هم به همت
کریمی هم به باطن هم به ظاهر
هوش مصنوعی: عظمت و بزرگی انسان بستگی به نیت و تلاش او دارد؛ هم از نظر باطن و هم از نظر ظاهر.
به نسبت چون فلک قدر تو عالی
به همت چون مثل ذکر تو سایر
هوش مصنوعی: تو از نظر مقام و رتبه، همچون آسمان و فلک در بلندی و عظمت هستی و از نظر اراده و تلاش، مانند ذکر تو، دیگران به دستاوردهای تو نمی‌رسند.
ز صدرت خیره ماند چرخ سابع
ز قدرت طیره گردد نسر طایر
هوش مصنوعی: چرخ خُود را از قدرتی که در آسمان دیده، شگفت‌زده مانده است، زیرا پرنده‌ای با پروازش می‌تواند به سادگی از موانع بگذرد.
تو در عرق و نسب فرزند آنی
که پیدا شد بدو مومن ز کافر
هوش مصنوعی: تو در ویژگی‌ها و خوی‌های خود فرزند کسی هستی که با او مؤمن از کافر جدا شد.
بدو گوید همی تورات و انجیل
وز او نازد محاریب و منابر
هوش مصنوعی: او به او می‌گوید که در کتاب مقدس و انجیل سخن می‌گوید و به خاطر او، مکان‌های عبادت و منابر به خود می‌بالند.
ز آل توست قدر آن خاندان را
چنان چون دیده را از روح ناظر
هوش مصنوعی: قدرت و ارزش آن خاندان به خاطر ارتباط آنها با توست، همان‌طور که دیده برای وجود ناظر خود ارزش دارد.
تو داری از زمانه فخر کامل
تو را بینم ز گیتی فضل وافر
هوش مصنوعی: تو به خاطر ویژگی‌های برجسته‌ات به خود می‌بالید و من از تو به خاطر فضیلت‌هایت در برابر دنیا تقدیر می‌کنم.
همی تابد چو از گردون کواکب
مرا مدح و ثنا از طبع و خاطر
هوش مصنوعی: ستاره‌ها مانند خورشید بر من می‌درخشند و این درخشش به خاطر مدح و ستایش است که از دل و فکر من سرچشمه می‌گیرد.
اگر چه باشم از پیش تو غایب
بود بر دل مرا ذکر تو حاضر
هوش مصنوعی: اگرچه من از حضور تو دور هستم، اما یاد و نام تو همیشه در ذهن و قلب من حاضر است.
و گرچه در حوادث صبر بهتر
نیم بی تو چو نام خویش صابر
هوش مصنوعی: هرچند در شرایط سخت صبر کردن بهتر است، اما بدون تو این صبر به چه کار می‌آید، مثل اینکه فقط نام من صابر باشد.
همی تا نیست جاهل همچو عالم
همی تا نیست عاجز همچو قادر
هوش مصنوعی: همیشه افرادی که نادان هستند، مانند افراد آگاه در جامعه وجود ندارند و همواره کسانی که ناتوان هستند، شبیه به کسانی که توانمندند، نمی‌شوند.
تو قادر بادی و خصم تو عاجز
بداندیش تو مقهور و تو قاهر
هوش مصنوعی: تو تواناترینی، در حالی که دشمن تو ناتوان و بدبین است. تو زیر فشار او نیستی و او تحت تأثیر قدرت توست.
سپهرت خاضع و ایام طایع
خدایت حافظ و اقبال ناصر
هوش مصنوعی: آسمان در برابر تو فروتن است و روزگار در خدمت تو. خداوند حافظ توست و اقبال تو را یاری می‌کند.
مبارک بر تو این ماه مبارک
چو حب اهل بیت و فال شاعر
هوش مصنوعی: این ماه پربرکت بر تو خجسته باد، همان‌طور که عشق به خانواده پیامبر و اشعار شاعران خوش آب و رنگ است.