گنجور

شمارهٔ ۲۳

هرگز ندید چشم جهان روی مکرمات
کوته نشد ز دامن کس دست حادثات
بر زایران نگشت گشاده در عطا
بر اهل فضل بسته نشد راه نایبات
بی مجد دین صفی سلاطین نجیب ملک
فخر زمانه صدر اجل سید الکفات
یوسف که داد لفظ خوش و عزم ثاقبش
هم آب را طراوت و هم خاک را ثبات
آن مکرمی که بود بخیلی و ظلم را
در ساعت ولادت او ساعت وفات
صدری که گشت پشت فتوت بدو قوی
چون مملکت به تیغ و نبوت به معجزات
اکرام اوست خسته افلاک را شفا
انعام اوست بسته ایام را نجات
عمری است خشم او که بود حاصلش اجل
جانی است عفو او که بود صحتش حیات
چرخ است عدل او و معالی دراو نجوم
آب است لفظ او و معانی دراو نبات
کلکش به رنگ زر شد و نشگفت اگر شده ست
از بس که داد زایر او را به زر برات
ای صاحبی که در صفت جود و جاه تو
واله شود تفکر و عاجز شود صفات
گر جاه را زکات بود جود را ثنا
در مذهب مروت و در شرع مکرمات
جز بر تو نیست لایق از اهل زمان ثنا
جز بر تو نیست واجب از اهل زمین زکات
بحری و هست گوهر تو مال و گوشمال
ابری و هست قطره تو هیبت و هبات
از لفظ کوشش تو دو حرف است بیم و یاس
وز دست بخشش تو دو رگ دجله و فرات
هست از نتایج کف و کلک تو بذل و فضل
چونین شود نتیجه چونان مقدمات

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرگز ندید چشم جهان روی مکرمات
کوته نشد ز دامن کس دست حادثات
هوش مصنوعی: همیشه چشم جهانیان زیبایی‌ها و نیکی‌های افراد بزرگ را مشاهده می‌کند و هیچ‌گاه در دست سرنوشت، از دست آن‌ها بی‌نصیب نمی‌ماند.
بر زایران نگشت گشاده در عطا
بر اهل فضل بسته نشد راه نایبات
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که برای زائران، درهای نعمت و عطا باز نشده است، و همچنین راه دسترسی به امتیازات و برکات برای اهل فضل و دانش بسته است. به عبارت دیگر، نه تنها زائران از نعمت‌ها بهره‌مند نمی‌شوند، بلکه افراد با دانش و فضیلت نیز از برخورداری از امکانات و فرصت‌ها محرومند.
بی مجد دین صفی سلاطین نجیب ملک
فخر زمانه صدر اجل سید الکفات
هوش مصنوعی: در اینجا درباره شخصیتی صحبت می‌شود که در زمان خود از مقام و منزلت بالایی برخوردار است. او به عنوان یک فرد برجسته و محترم شناخته می‌شود که در بین سلاطین و نجبا از اعتبار ویژه‌ای برخوردار است. این فرد در واقع مایه فخر زمانه خود است و مانند یک سید یا رئیسی در میان مردم شناخته می‌شود که جلال و عظمت خاصی دارد.
یوسف که داد لفظ خوش و عزم ثاقبش
هم آب را طراوت و هم خاک را ثبات
هوش مصنوعی: یوسف، با کلام دلنشین و تصمیمی روشن، هم به آب طراوت می‌بخشد و هم به خاک استحکام می‌دهد.
آن مکرمی که بود بخیلی و ظلم را
در ساعت ولادت او ساعت وفات
هوش مصنوعی: آن بزرگوری که در دوران زندگی‌اش به بخل و ظلم مشهور بود، در لحظه‌ای که به دنیا آمد، همان زمان مرگش نیز رقم خورد.
صدری که گشت پشت فتوت بدو قوی
چون مملکت به تیغ و نبوت به معجزات
هوش مصنوعی: درختی که بر اثر فداکاری و شجاعت ریشه‌دار شده، مانند سرزمین‌هایی است که با قدرت و معجزه‌های پیامبران حمایت می‌شوند.
اکرام اوست خسته افلاک را شفا
انعام اوست بسته ایام را نجات
هوش مصنوعی: احترام به او موجب آرامش آسمان‌ها و شفای آن‌هاست، و لطف او نجات‌دهنده روزگار است.
عمری است خشم او که بود حاصلش اجل
جانی است عفو او که بود صحتش حیات
هوش مصنوعی: سال‌هاست که خشم او منجر به مرگ و نابودی می‌شود، اما بخشش او موجب زندگی و سلامت می‌گردد.
چرخ است عدل او و معالی دراو نجوم
آب است لفظ او و معانی دراو نبات
هوش مصنوعی: عدل خداوند همچون چرخ گردان است و امور در آن به تعادل و هماهنگی می‌چرخند. واژه‌ها مانند آب در نجوم، حیات و معنا به وجود می‌آورند و همه چیز مانند گیاهی در این عالم پرورش می‌یابد.
کلکش به رنگ زر شد و نشگفت اگر شده ست
از بس که داد زایر او را به زر برات
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر شخص یا چیزی به خاطر رفتار یا ویژگی‌های خاصش به طلا و زر تبدیل شود، چندان عجیب نیست. زیرا مردم به اندازه‌ای به او توجه و محبت می‌کنند که به نوعی او را با طلا می‌سنجند و برایش ارزش قائل می‌شوند.
ای صاحبی که در صفت جود و جاه تو
واله شود تفکر و عاجز شود صفات
هوش مصنوعی: ای کسی که با بخشندگی و مقام و مرتبتت، اندیشه‌ها را به حیرت می‌اندازی و تمام صفات دیگر در برابر تو ناتوان می‌شوند.
گر جاه را زکات بود جود را ثنا
در مذهب مروت و در شرع مکرمات
هوش مصنوعی: اگر برای مقام و جایگاه، زکات و مالیات وجود دارد، باید برای بخشش و generosity نیز ستایش و تمجید کرد. در اصول اخلاقی و مروت و همچنین در قوانین محترم، این نکته اهمیت دارد.
جز بر تو نیست لایق از اهل زمان ثنا
جز بر تو نیست واجب از اهل زمین زکات
هوش مصنوعی: دیگر کسی در این دوران شایسته ستایش تو نیست و همچنین هیچ‌کس در این زمین نیست که زکات و حق واجب بر تو داشته باشد.
بحری و هست گوهر تو مال و گوشمال
ابری و هست قطره تو هیبت و هبات
هوش مصنوعی: دریا هستی و گوهر تو ارزشمند است، هر چند که ابری وجود دارد، اما قطره‌ای از تو هم دارای عظمت و جلال خاصی است.
از لفظ کوشش تو دو حرف است بیم و یاس
وز دست بخشش تو دو رگ دجله و فرات
هوش مصنوعی: از کلمات تو دو احساس به وجود می‌آید: ترس و ناامیدی. و از نعمت‌های تو دو نهر مهم و زنده وجود دارد: دجله و فرات.
هست از نتایج کف و کلک تو بذل و فضل
چونین شود نتیجه چونان مقدمات
هوش مصنوعی: عمل و تلاشی که تو از خود نشان می‌دهی، موجب می‌شود که نتایج آن به همین شکل نمایان شود. به نوعی، آنچه که از خود نشان می‌دهی و می‌کوشی، تأثیر مستقیم بر نتیجه خواهد داشت.