شمارهٔ ۲۲
روی تو به حسن حور عین است
کوی تو بهشت راستین است
از بهر نثار خاک پایت
چون دست دلم در آستین است
رخسار تو لاله ربیع است
گفتار تو لولو ثمین است
زنبور گزنده ای به غمزه
گرچه دو لبت چو انگبین است
رویت ز گل و سمن سرشته است
زلفت ز شب و شبه عجین است
شکل دهنت به میم ماند
دندانت میان میم سین است
لاغر چو تن منت میان است
فربه چو غم منت سرین است
هر جا که تویی بهار باشد
کت ساعد و بر چو یاسمین است
تابنده تری به رخ زخورشید
کبر تو و ناز تو از این است
خورشید زمین تویی ولیکن
خورشید زمانه مجد دین است
نجمی که ز بهر رجم اعدا
تابنده شهاب را قرین است
هم نام امیرمومنین آنک
هم علم امیرمومنین است
عاجز ز یقین او گمان است
قاصر ز گمان او یقین است
در علم چو علم رهنمای است
در عدل چو عقل پیش بین است
بنیان کفایتش رفیع است
برهان هدایتش مبین است
ای ناموری که نام نیکت
سر دفتر کتب آفرین است
هم رای تو اختر منیر است
هم قدر تو گنبد برین است
سیاره که سعد و نحس دارد
با هر که به کین شوی به کین است
تیغ خردت زدوده زان شد
کاسب هنرت به زیر زین است
بر آب زمین از آن باستد
کز حلم تو لنگر زمین است
گر خاتم جود را نگینی است
از نام تو نقش آن نگین است
ور شکر و سپاس را نشانی است
با رسم و ره تو همنشین است
گردون ز خلل مسلم آمد
زیرا که چو عزم تو متین است
شد فضل منزه از معایب
زان کز تو حصار او حصین است
ذات تو به فضل ها ضمان است
جود تو به هر ثنا ضمین است
گر جهل طریق فتنه جوید
علم تو چو شیر در عرین است
دل را نکند خرد خیانت
تا لفظ تو بر خرد امین است
با آنکه تو را خلاف ورزد
گردون به خلاف در کمین است
وان را که وفاق تو سگالد
صدگونه یسار در یمین است
بس ترک رضای تو نجوید
هر کس که نه مدبر و لعین است
نوروز درآمد و برآورد
هر گنج که در زمین دفین است
طرف چمن از طرایف اکنون
با حسن و نگار روم و چین است
رخساره لاله چین ندارد
در زلف بنفشه چونکه چین است
چون لاله شود ز عکس لاله
انگشت کسی که لاله چین است
گر باغ بهشت گشت شاید
گلبن به جمال حور عین است
حلق همه قمریان گشاده ست
صوت همه بلبلان حزین است
چونانکه تو از جهان گزینی
این فصل ز فصلها گزین است
با حسن بهار و فرودین باش
تا حسن بهار و فرودین است
شعری که تو را رشید گفته است
گفتند که بحر او چنین است
این شعر چو شعر او نباشد
کان خان بزرگ و این تکین است
این شعر مکان او ندارد
کو در صف شاعران مکین است
طبعش به گه سخن لطیف است
رایش به گه ثنا رزین است
حال من و شعر من نزار است
حال وی و شعر او سمین است
تا نعمت روی دلربای است
تا نغمه چنگ رامتین است
اقبال فلک تو را مطیع است
جبار جهان تو را معین است
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روی تو به حسن حور عین است
کوی تو بهشت راستین است
هوش مصنوعی: چهرهات به زیبایی حوریها میماند و مکان تو بهشت واقعی است.
از بهر نثار خاک پایت
چون دست دلم در آستین است
هوش مصنوعی: به خاطر نثار کردن خاک پای تو، مانند دست من که در آستین قرار دارد، دل من نیز به تو نزدیک و آماده است.
رخسار تو لاله ربیع است
گفتار تو لولو ثمین است
هوش مصنوعی: صورت تو مانند گل لاله در بهار است و سخنان تو گوهری ارزشمند و باارزش است.
زنبور گزنده ای به غمزه
گرچه دو لبت چو انگبین است
هوش مصنوعی: زنبور، با وجود اینکه لبهای تو مانند عسل شیرین و جذاب است، همچنان با نیش خود میتواند آسیب برساند.
رویت ز گل و سمن سرشته است
زلفت ز شب و شبه عجین است
هوش مصنوعی: چهرهات مانند گل و گلهای خوشبو است و موهایت به زیبایی شب و راز و رمز آن پیوند خوردهاند.
شکل دهنت به میم ماند
دندانت میان میم سین است
هوش مصنوعی: شکل دهانت شبیه حرف "میم" است و دندانت که در وسط آن قرار دارد شبیه حرف "سین" میباشد.
لاغر چو تن منت میان است
فربه چو غم منت سرین است
هوش مصنوعی: اگر تن تو لاغر باشد و در انتظار منت کسی باشی، این وضعیت به مانند این است که غم و اندوه تو چاق و فربه شده است. در واقع، در حالی که از نداشتن چیزی رنج میبری، غم تو بیشتر و سنگینتر میشود.
هر جا که تویی بهار باشد
کت ساعد و بر چو یاسمین است
هوش مصنوعی: هر جایی که تو حضور داشته باشی، حس خوشایندی مانند بهار برقرار است و زیبایی تو مثل یاسمن است.
تابنده تری به رخ زخورشید
کبر تو و ناز تو از این است
هوش مصنوعی: چهرهات به زیبایی و درخشندگی خورشید میتابد و لطف و ناز تو از این زیبایی بیشتر است.
خورشید زمین تویی ولیکن
خورشید زمانه مجد دین است
هوش مصنوعی: تو منبع روشنی و نور برای زمین هستی، ولی در میان زمانه، مجد و عظمت دین درخشانتر از همه است.
نجمی که ز بهر رجم اعدا
تابنده شهاب را قرین است
هوش مصنوعی: ستارهای که برای پرتاب سنگ به سوی دشمنان درخشان است، مانند شهابی همدمش میباشد.
هم نام امیرمومنین آنک
هم علم امیرمومنین است
هوش مصنوعی: نام و نشانه او در علم و فضیلت مشتق از امیرالمؤمنین است.
عاجز ز یقین او گمان است
قاصر ز گمان او یقین است
هوش مصنوعی: انسانی که به یقین دست نیافته، تنها میتواند به گمان و حدس بسنده کند و در مقابل، کسی که به گمانهایش اطمینان ندارد، میتواند به یقین برسد.
در علم چو علم رهنمای است
در عدل چو عقل پیش بین است
هوش مصنوعی: در علم، راهنمایی وجود دارد که به درستی ما را هدایت میکند، و در عدل، عقل به ما کمک میکند تا آینده را به درستی پیشبینی کنیم.
بنیان کفایتش رفیع است
برهان هدایتش مبین است
هوش مصنوعی: اساس و پایهی توانایی او بسیار بلند و والاست و دلیل و نشانهی هدایت او روشن و واضح است.
ای ناموری که نام نیکت
سر دفتر کتب آفرین است
هوش مصنوعی: ای مشهور به خوبی که نام نیکوی تو، سرآغاز تمام کتابهای ستایش و تحسین است.
هم رای تو اختر منیر است
هم قدر تو گنبد برین است
هوش مصنوعی: دوست من، همانی که تو را همراهی میکند، نیکی و روشنی است و هم ارزش و موقعیت تو در این دنیا بسیار بالا و بالاخص قابل توجه است.
سیاره که سعد و نحس دارد
با هر که به کین شوی به کین است
هوش مصنوعی: سیارهای که دارای سرنوشت خوب و بد است، با هر کسی که دشمنی کرده، به شکل دشمنی برخورد میکند.
تیغ خردت زدوده زان شد
کاسب هنرت به زیر زین است
هوش مصنوعی: خودت را از تفکرات و تردیدها رها کن، زیرا هنر و خلاقیت تو به زیر بار فشار و مشکلات رفته است.
بر آب زمین از آن باستد
کز حلم تو لنگر زمین است
هوش مصنوعی: آب روی زمین به خاطر خشمی که تو داری، جاگیر و ثابت شده است.
گر خاتم جود را نگینی است
از نام تو نقش آن نگین است
هوش مصنوعی: اگر انگشتری از بخشش داریم، نگین آن به نام تو است و این نشاندهندهٔ ارزش و جایگاه توست.
ور شکر و سپاس را نشانی است
با رسم و ره تو همنشین است
هوش مصنوعی: اگر شکرگزاری و سپاسگزاری نشانهای داشته باشد، با روش و راه تو همراه است.
گردون ز خلل مسلم آمد
زیرا که چو عزم تو متین است
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر ناپایداریها و مشکلات، به چیزی متزلزل تبدیل نشده است، زیرا اراده و تصمیم تو محکم و استوار است.
شد فضل منزه از معایب
زان کز تو حصار او حصین است
هوش مصنوعی: فضل و فضیلت من از عیبها پاک و دور است، زیرا که آن حصار و محافظت از جانب تو بر او قرار دارد.
ذات تو به فضل ها ضمان است
جود تو به هر ثنا ضمین است
هوش مصنوعی: وجود تو خود ضمانتی است برای بخششها، و سخاوت تو هم هر ستایش را تأیید میکند.
گر جهل طریق فتنه جوید
علم تو چو شیر در عرین است
هوش مصنوعی: اگر جهل و نادانی دنبال ایجاد فتنه باشد، علم تو مانند شیری در خانه خودش است.
دل را نکند خرد خیانت
تا لفظ تو بر خرد امین است
هوش مصنوعی: دل را نباید به خیانت وادار کرد، زیرا کلام تو برای دل، به مانند یک راز است.
با آنکه تو را خلاف ورزد
گردون به خلاف در کمین است
هوش مصنوعی: با وجود اینکه آسمان نسبت به تو دشمنی میکند، اما خود آن هم در انتظار است تا به تو آسیب برساند.
وان را که وفاق تو سگالد
صدگونه یسار در یمین است
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر کسی با تو همدلی کند و در کنار تو باشد، در واقع در زندگیاش ثروت و برکت زیادی خواهد داشت و این همدلی میتواند به طرق مختلف موجب خیر و نیکی شود.
بس ترک رضای تو نجوید
هر کس که نه مدبر و لعین است
هوش مصنوعی: هر کسی که عاقل و زیرک نیست، همیشه به دنبال رضایت تو نخواهد بود.
نوروز درآمد و برآورد
هر گنج که در زمین دفین است
هوش مصنوعی: نوروز فرارسید و هر گنجینهای که در زمین پنهان بوده، نمایان شد.
طرف چمن از طرایف اکنون
با حسن و نگار روم و چین است
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و دلربایی طبیعت اشاره دارد و بیان میکند که چمن، به خاطر زیبایی و جذابیتی که دارد، شبیه به تصاویر و زیباییهای فراوانی از سرزمینهای روم و چین است. به عبارتی میتوان گفت زیبایی این چمن آنقدر زیاد است که انسان را به یاد زیباترین مکانها و منطقههای مختلف دنیا میاندازد.
رخساره لاله چین ندارد
در زلف بنفشه چونکه چین است
هوش مصنوعی: صورت گل لاله، به نرمی و صفای زلف بنفشه نمیرسد، چرا که چین و چروک دارد.
چون لاله شود ز عکس لاله
انگشت کسی که لاله چین است
هوش مصنوعی: چون کسی که لاله را میچیند، به خاطر زیبایی لاله و تأثیر آن، انگشتش به رنگ و شکل لاله در میآید.
گر باغ بهشت گشت شاید
گلبن به جمال حور عین است
هوش مصنوعی: اگر بهشت به مانند باغی زیبا باشد، شاید گلهایش به زیبایی حوریان باشد.
حلق همه قمریان گشاده ست
صوت همه بلبلان حزین است
هوش مصنوعی: حلقههای گردن تمام قمریان باز است و صدای همه بلبلها غمگین و حزین به گوش میرسد.
چونانکه تو از جهان گزینی
این فصل ز فصلها گزین است
هوش مصنوعی: زمانی که تو از هر چیز در دنیا عبور میکنی، این فصل نسبت به سایر فصلها انتخابی خاص است.
با حسن بهار و فرودین باش
تا حسن بهار و فرودین است
هوش مصنوعی: تا زمانی که بهار و روزهای اول بهار زیبا و دلنشین هستند، باید از زیباییهای آن بهرهمند شوی و با آن همراه باشی.
شعری که تو را رشید گفته است
گفتند که بحر او چنین است
هوش مصنوعی: شعرهایی که درباره تو سخن گفتهاند، میگویند همانند دری عمیق و وسیع است.
این شعر چو شعر او نباشد
کان خان بزرگ و این تکین است
هوش مصنوعی: این شعر مانند شعر او نیست، زیرا او خان بزرگ و این فرد خاص است.
این شعر مکان او ندارد
کو در صف شاعران مکین است
هوش مصنوعی: این شعر جایی ندارد چون او در میان شاعران مشهور و برجسته قرار دارد.
طبعش به گه سخن لطیف است
رایش به گه ثنا رزین است
هوش مصنوعی: شخصیت او به طوری است که در هنگام گفتار، نوعی لطافت و زیبایی دارد و زمانی که از او ستایش میشود، کلامش به طرز شیرینی به نوازش و دلنشینی میرسد.
حال من و شعر من نزار است
حال وی و شعر او سمین است
هوش مصنوعی: حال من و شعر من بد و پریشان است، اما حال او و شعرش خوب و پر رونق است.
تا نعمت روی دلربای است
تا نغمه چنگ رامتین است
هوش مصنوعی: تا زمانی که زیبایی چهرهات وجود دارد و آواز شیرین چنگ همچنان در دل جاری است، زندگی زیبا و دلنشین خواهد بود.
اقبال فلک تو را مطیع است
جبار جهان تو را معین است
هوش مصنوعی: آسمان و ستارگان برای تو تسلیم هستند و قدرتِ جهان در حمایت توست.