گنجور

شمارهٔ ۱۲

شب آدینه و من مست و خراب
عاشقی در دل و در دست شراب
پیش من شمع و من از عشق چو شمع
رنج او ز آتش و رنج من از آب
صحبت من همه با عشق و نبید
الفت من همه با چنگ و رباب
مر مرا شنبه و آدینه یکی است
که چنین دیده ام از عشق صواب
عاشق و مست و خرابم چه کنم
عاشق آن به که بود مست و خراب
خسته عشقم و در دل غم عشق
عاشق یارم و بر کف می ناب
می خورم لعل تر از چشم خروش
در شب تیره تر از پر غراب
کرد بر دیده من خواب حرام
عشق آن نرگس آلوده به خواب
هیچ تهدید عذابم نکنید
که مرا عشق بسنده ست عذاب
چه کنم گر نکنم عیش و نشاط
که مرا عشق و شراب است و شباب
نتوان خورد غم کار جهان
که جهان سایه ابراست و سراب
غم بداندیش خداوند خورد
جغد زیبنده تر آید به خراب
صدر عالی شرف آل رسول
قبله ساده و کعبه آداب
مجددین عمده اسلام علی
آن پسندیده چو جد در هر باب
کف بخشنده او ابر مطیر
لفظ فرخنده او در خوشاب
عاشق خدمت او هر چه قلوب
عاجز منت او هر چه رقاب
ای تو را ابر درم بار لقب
وی تو را بحر گهر بخش خطاب
بی ثناهای تو منسوخ سخن
با عطاهای تو معزول حساب
خاک را حلم تو فرمود درنگ
باد را جود تو آموخت شتاب
حضرت توست جهان را کعبه
طاق ایوانت فلک را محراب
آفتاب از قبل بخشش تو
زر و گوهر کند از سنگ و تراب
زحل از طیرگی همت تو
ساخت از هفت فلک هفت حجاب
زان برافروخت اثیر آتش تیز
تاکند جان عدوی تو کباب
آتش خصم تو چون خاکستر
آب بدخواه تو تیره چو خلاب
بر بداندیش تو اقبال و قبول
نتوان بست به زنجیر و طناب
به تکلف نشود چون تو عدوت
(نتوان یافت جوانی به خضاب
چه خطر دارد پیش تو عدوت)
دیو را چند خطر پیش شهاب
از حقیری که بود حاسد تو
کشت او را ندهد آب سحاب
هر که از خدمت تو یافت نصیب
رسدش جاه و بزرگی به نصاب
لفظ گردد به مدیح تو لطیف
طبع یابد به ثنای تو ثواب
تا ز عشاق بود صبر و شکیب
تا ز معشوق بود ناز و عتاب
تا روان است و پس آنگاه خرد
تا سوال است و پس آنگاه جواب
همه جز دولت و اقبال مبین
همه جز نصرت و تایید میاب

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شب آدینه و من مست و خراب
عاشقی در دل و در دست شراب
هوش مصنوعی: شب جمعه است و من به حالت مستی فرو رفته‌ام، عاشقانه در قلبم احساساتی دارم و در دستم هم شراب است.
پیش من شمع و من از عشق چو شمع
رنج او ز آتش و رنج من از آب
هوش مصنوعی: من در کنار شمع نشسته‌ام و از عشق مانند شمع دچار رنج و درد می‌شوم. آن شمع از آتش می‌سوزد و رنج می‌کشد، و من نیز از آب، دچار زحمت و سختی هستم.
صحبت من همه با عشق و نبید
الفت من همه با چنگ و رباب
هوش مصنوعی: من تمام صحبت‌هایم با عشق و شراب است و دوستی‌ام با سازهای چنگ و رباب می‌باشد.
مر مرا شنبه و آدینه یکی است
که چنین دیده ام از عشق صواب
هوش مصنوعی: برای من روز شنبه و جمعه تفاوتی ندارد، زیرا از عشق این‌طور درک کرده‌ام که هر دو روز یکسان هستند.
عاشق و مست و خرابم چه کنم
عاشق آن به که بود مست و خراب
هوش مصنوعی: من عاشق و شیدا هستم و نمی‌دانم چه کنم. عاشقی که به او عشق ورزیده‌ام، خود نیز در حال مستی و سرخوشی است و حالش خراب است.
خسته عشقم و در دل غم عشق
عاشق یارم و بر کف می ناب
هوش مصنوعی: من از عشق خسته‌ام و در دل غم عشق را احساس می‌کنم. عاشق یارم و در دستم شراب ناب است.
می خورم لعل تر از چشم خروش
در شب تیره تر از پر غراب
هوش مصنوعی: من شرابی می‌نوشم که از نظر زیبایی به لبخند و چشمان معشوقه‌ام می‌رسد، در شبی تاریک و دلگیر که حتی صدای پرستوها هم به گوش نمی‌رسد.
کرد بر دیده من خواب حرام
عشق آن نرگس آلوده به خواب
هوش مصنوعی: چشم من تحت تأثیر خواب عشق آن نرگس قرار گرفته است، خواب گناه‌آلودی که احساسات عمیقی را برمی‌انگیزد.
هیچ تهدید عذابم نکنید
که مرا عشق بسنده ست عذاب
هوش مصنوعی: لطفاً مرا با تهدید و عذاب آزار ندهید، زیرا عشق برای من به تنهایی کافی است و همین عشق خود مایه رنج و عذاب من است.
چه کنم گر نکنم عیش و نشاط
که مرا عشق و شراب است و شباب
هوش مصنوعی: چه کار کنم اگر نتوانم شادی و خوشی کنم، زیرا که من در عشق و شراب و جوانی غرق شده‌ام؟
نتوان خورد غم کار جهان
که جهان سایه ابراست و سراب
هوش مصنوعی: نمی‌توان با غم و اندوه به زندگی ادامه داد، زیرا دنیای ما مانند سایه‌ای از ابرها و توهماتی است که واقعی نیستند.
غم بداندیش خداوند خورد
جغد زیبنده تر آید به خراب
هوش مصنوعی: غم و خیال‌های ناپسند خداوند به اندازه‌ای سنگین است که حال جغد، این پرنده‌ی شب‌زی، در ویرانه‌ها زیباتر به نظر می‌رسد.
صدر عالی شرف آل رسول
قبله ساده و کعبه آداب
هوش مصنوعی: به مقام و منزلت بلند اهل بیت پیامبر اشاره دارد که منزلتشان همچون قبله و کعبه‌ای است که الگوی رفتار و آداب هستند.
مجددین عمده اسلام علی
آن پسندیده چو جد در هر باب
هوش مصنوعی: مفاهیم و اصول دین اسلام به وسیله نواندیشان و شخصیت‌های بزرگ، به شیوه‌ای مشابه آنچه که پیامبر اسلام در هر زمینه‌ای انجام داد، مورد توجه و تأکید قرار گرفته است.
کف بخشنده او ابر مطیر
لفظ فرخنده او در خوشاب
هوش مصنوعی: بخشش او مانند باران فراوان است و کلام شیرین و دل‌نشین او مانند آب گواراست.
عاشق خدمت او هر چه قلوب
عاجز منت او هر چه رقاب
هوش مصنوعی: هر کسی که عاشق خدمت به او باشد، دل‌هایی که ناتوانی دارند، همیشه منت‌دار او خواهند بود.
ای تو را ابر درم بار لقب
وی تو را بحر گهر بخش خطاب
هوش مصنوعی: تو همچون ابری هستی که مرواریدها را می‌بارد و مانند دریایی هستی که جواهرات را هدیه می‌کند.
بی ثناهای تو منسوخ سخن
با عطاهای تو معزول حساب
هوش مصنوعی: بدون ستایش‌های تو، کلام من بی‌معناست و با بخشش‌های تو، حساب و کتابی وجود ندارد.
خاک را حلم تو فرمود درنگ
باد را جود تو آموخت شتاب
هوش مصنوعی: خاک به خاطر صبر و شکیبایی تو قرار گرفت و باد با بخشش تو، شتاب را یاد گرفت.
حضرت توست جهان را کعبه
طاق ایوانت فلک را محراب
هوش مصنوعی: تو هستی که جهان به واسطه تو به کعبه‌ای تبدیل شده، و آسمان به مانند محرابی در حضور توست.
آفتاب از قبل بخشش تو
زر و گوهر کند از سنگ و تراب
هوش مصنوعی: خورشید به خاطر generosity تو می‌تواند از سنگ و خاک، طلا و جواهر بسازد.
زحل از طیرگی همت تو
ساخت از هفت فلک هفت حجاب
هوش مصنوعی: زحل به واسطه تلاش و عزم تو، از میان هفت آسمان، هفت پرده ایجاد کرده است.
زان برافروخت اثیر آتش تیز
تاکند جان عدوی تو کباب
هوش مصنوعی: از آن آتش تند و غلیظ، روح دشمن تو به شدت می‌سوزد و به کباب تبدیل می‌شود.
آتش خصم تو چون خاکستر
آب بدخواه تو تیره چو خلاب
هوش مصنوعی: آتش دشمن تو مانند خاکستر است و آب بدخواه تو تیره و کدر مانند یک رنگ بی‌کیفیت است.
بر بداندیش تو اقبال و قبول
نتوان بست به زنجیر و طناب
هوش مصنوعی: برای کسی که بداندیش است، نمی‌توان با امید و پذیرش برخورد کرد؛ زیرا نمی‌توان او را به زنجیر و طناب بست و به او کنترل کرد.
به تکلف نشود چون تو عدوت
(نتوان یافت جوانی به خضاب
هوش مصنوعی: گزیده‌ای که در این بیت بیان شده، به معنای این است که در برخورد با دشمن، نباید به تبعیت از قواعد و تشریفات رفتار کرد؛ زیرا در جوانان، هیچ کس به زیبایی و دلربایی تو نخواهد بود. به عبارت دیگر، طبیعت و جذابیت تو نمی‌تواند با تظاهر و زینت‌های ظاهری قابل مقایسه باشد.
چه خطر دارد پیش تو عدوت)
دیو را چند خطر پیش شهاب
هوش مصنوعی: حضور تو باعث می‌شود که حتی بزرگ‌ترین خطرها هم بی‌اهمیت به نظر برسند.
از حقیری که بود حاسد تو
کشت او را ندهد آب سحاب
هوش مصنوعی: از دشمنی کسی که به شما حسادت می‌ورزد، نترسید؛ زیرا او به سرنوشت بدی دچار خواهد شد و حیاتش تحت تاثیر حسد قرار می‌گیرد.
هر که از خدمت تو یافت نصیب
رسدش جاه و بزرگی به نصاب
هوش مصنوعی: هر کسی که از خدمت و کمک تو بهره‌مند شود، به مرتبه‌ای از مقام و عزت می‌رسد.
لفظ گردد به مدیح تو لطیف
طبع یابد به ثنای تو ثواب
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره شده است که وقتی کلام در وصف تو بیان می‌شود، به نرمی و لطافت می‌رسد و ستایش تو موجب پاداش و ارزش می‌شود.
تا ز عشاق بود صبر و شکیب
تا ز معشوق بود ناز و عتاب
هوش مصنوعی: تا زمانی که عشق وجود دارد، صبر و استقامت هم لازم است؛ و تا زمانی که معشوق وجود دارد، ناز و سرزنش نیز وجود خواهد داشت.
تا روان است و پس آنگاه خرد
تا سوال است و پس آنگاه جواب
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندگی و شادی وجود دارد، سوالات و پرسش‌ها هم مطرح می‌شوند و سپس به دنبال آن پاسخ‌ها نیز ارائه می‌شوند.
همه جز دولت و اقبال مبین
همه جز نصرت و تایید میاب
هوش مصنوعی: همه چیز جز خوشبختی و سعادت آشکار نیست و هیچ چیز جز حمایت و یاری وجود ندارد.