رباعی شمارهٔ ۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
بنام خدا
🔴 نگاهی به یک رباعی:
ماهی امید عمرم از شست برفت
بیفایده عمرم چو شب مست برفت این رباعی شماره 8 از رباعیات سعدی در «مواعظ» سعدی است و درباره ارزش عمر و اهمیت وقت و زمان است. وقت همان عمر انسان است که سرمایه ای بالاتر از آن نیست.
در قرآن آنچه را که موجب اتلاف وقت میشود به عنوان لغو، باطل، بیهوده گرایی و پوچی، از آن سرزنش شده است، چون موجب نابودی عالیترین سرمایه زندگی است. خداوند در تعریف انسان با ایمان میفرماید:
«و الّذین هم عن اللّغو معرضون؛ مؤمنان از کارهای بیهوده روی گردان هستند.»
سعدی با همین نگاه ، که برگرفته از قرآن است، چنین فرمود:
ماهی امید عمرم از شست برفت
بیفایده عمرم چو شب مست برفت
شست : قلاب و آهنی است که با آن ماهی می گیرند. در اینجا سعدی امید به زندگی را به ماهی تشبیه کرده که گرچه در صیدِ او بود ولی بدلیل غفلت، از دام و قلاب رها شده و دیگر نیست.دلیلش را هم «شب مست» دانسته یعنی غفلت و ناآگاهی یا همان «لغو» در زبان قرآن.
بعد فرمود:
عمری که ازو دَمی به جانی ارزد
افسوس که رایگانم از دست برفت.
در اهمیت وقت و عمر می گوید یک دم (ثانیه، لحظه)از عمر معادل یک جان ارزش دارد. ولی آن را رایگان از دست دادم. لحن سعدی پر از غصه و اندوه است.
افسوس. کلمه ای است که در وقت حسرت و تاسف، تحسر، حیف. دریغ، می گویند. گویی سعدی می گوید : واویلا، واحسرتا، هیهات که وقت از دست رفت.
به همین دلیل حضرت علی (ع) فرمود: اِضاعَهُ الفُرصَهِ غُصَّه:از دست دادن فرصت، برای انسان مایه غم و اندوه است (نهجالبلاغه، کلمه ۱۱۴)