شمارهٔ ۳۲
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
ایراد بزرگ سعدی متشرع بودن اوست که گاه او را تا سطح یک آخوند و منبری تنزل میدهد.
این برای مولانا و نظامی هم صادق است.
سلام سرکار خانم صادقلو
دقیقا دست روی اصل موضوع گذاشتید وکاملا با شما موافقم
شاد باشید
توضیح بدیم که:
سعدی در این بیت («سگ هم از کوچکی پلید بود / اصل ناپاک از او پدید بود») از سگ به عنوان نمادِ ذاتِ پلید استفاده کرده است، اما باید توجه داشت که او در پی نفیِ سگها به عنوان حیوان نیست، بلکه از سگ به عنوان استعاره برای توصیف انسانهای با ذاتِ بد یا تربیتناپذیر بهره میبرد.
استفاده از سگ به عنوان نماد:
- در ادبیات پارسی (بهویژه در حکایات اخلاقی)، سگ گاه نماد وفاداری (مثل سگ اصحاب کهف) و گاه نماد پستی و دنائت است.
- سعدی در این بیت، سگ را نماینده آدمهایی میداند که از ابتدا شرور و تربیتناپذیرند؛ یعنی کسانی که "اصلشان" ناپاک است و حتی با تربیت هم تغییر نمیکنند.
حکمتِ پشتِ بیت:
- سعدی در آثارش (بهویژه گلستان و بوستان) بارها تأکید میکند که بعضی افراد به دلیل ذاتِ بد یا تربیت غلط، قابل اصلاح نیستند.
- این بیت احتمالاً در اشاره به انسانهای خبیث یا منافق است، نه حیوانِ سگ.
توجه به بافتِ ادبی:
- در ادبیات کلاسیک، حیوانات اغلب نمادین استفاده میشوند (مثل روباه = مکار، شیر = شجاع).
- سعدی هم از این روش برای انتقاد از انسانها بهره میبرد، نه حکمِ کلی درباره حیوانات.
این بیت یک تمثیل اخلاقی درباره انسانهای شرور است. سعدی از سگ به عنوان استعاره استفاده کرده تا بگوید برخی افراد از اساس بدطینت هستند و تربیت در آنها اثر ندارد.
"در این معنی سخن باید، که جز سعدی نیآراید"
موفق باشید.