شمارهٔ ۴۶
مرا از بهر دیناری ثنا گفت
که بختت با سعادت مقترن باد
چو دینارش ندادم لعنتم کرد
که شرم از روی مردانت چو زن باد
بیا تا هر دو با هم هیچ گیریم
دعا و لعنتش بر خویشتن باد
شمارهٔ ۴۵ - ظاهرا در ستایش صاحب دیوان است: یارب کمال عافیتت بر دوام بادشمارهٔ ۴۷: بر تربت دوستان ماضی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرا از بهر دیناری ثنا گفت
که بختت با سعادت مقترن باد
هوش مصنوعی: مرا به خاطر یک دینار ستایش کرد و دعا کرد که خوشبختی و سعادت همیشه در کنار تو باشد.
چو دینارش ندادم لعنتم کرد
که شرم از روی مردانت چو زن باد
هوش مصنوعی: وقتی که دینارم را ندادم، از روی خشم و تنفر به من لعنت فرستاد و گفت که شرم از چهرهی مردان تو کمتر از شرم زنان است.
بیا تا هر دو با هم هیچ گیریم
دعا و لعنتش بر خویشتن باد
هوش مصنوعی: بیا تا با هم به دعا و نفرین بپردازیم و این کار را به خودمان نسبت دهیم.