گنجور

شمارهٔ ۱۵

یکی از بخت کامران بینی
دیگری تنگ عیش و کوته‌دست
آن در آن چاه خویشتن نفتاد
وین برین تخت خویشتن ننشست
تاج دولت خدای می‌بخشد
هر که را این مقام و رتبت هست
لاجرم خلق را به خدمت او
کمر بندگی بباید بست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یکی از بخت کامران بینی
دیگری تنگ عیش و کوته‌دست
هوش مصنوعی: اگر تو خودت را خوشبخت ببینی، بعضی دیگر ممکن است در تنگدستی و کمبود زندگی کنند.
آن در آن چاه خویشتن نفتاد
وین برین تخت خویشتن ننشست
هوش مصنوعی: این شخص به درون چاه وجود خود نیفتاد و بر روی تخت خود نشسته نیست.
تاج دولت خدای می‌بخشد
هر که را این مقام و رتبت هست
هوش مصنوعی: سربلندی و قدرت الهی به هر کسی که شایسته باشد، ارزانی می‌شود.
لاجرم خلق را به خدمت او
کمر بندگی بباید بست
هوش مصنوعی: بنابراین، باید خود را برای خدمت به او آماده کنیم و به اویی که این مقام را دارد، احترام بگذاریم.