گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳

نه هر چه جانورند آدمیتی دارند
بس آدمی که در این ملک نقش دیوارند
سیاه سیم زراندوده چون به بوته برند
خلاف آن به در آید که خلق پندارند
کسان به چشم تو بی‌قیمتند و کوچک قدر
که پیش اهل بصیرت بزرگ مقدارند
برادران لحد را زبان گفتن نیست
تو گوش باش که با اهل دل به گفتارند
که زینهار به کشی و ناز بر سر خاک
مرو که همچو تو در زیر خاک بسیارند
به خواب و لذت و شهوت گذاشتند حیات
کنون که زیر زمین خفته‌اند بیدارند
که التفات کند عذر کاین زمان گویند
کجا به خوشه رسد تخم کاین زمان کارند
هزار جان گرامی فدای اهل نظر
که مال و منصب دنیا به هیچ نشمارند
کرا نمی‌کند این پنج روزه دولت و ملک
که بگذرند و به ابنای دهر بگذارند
طمع مدار ز دنیا سر هوا و هوس
که پر شود مگرش خاک بر سر انبارند
دعای بد نکنم بر بدان که مسکینان
به دست خوی بد خویشتن گرفتارند
به جان زنده‌دلان سعدیا که ملک وجود
نیرزد آن که وجودی ز خود بیازارند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نه هر چه جانورند آدمیتی دارند
بس آدمی که در این ملک نقش دیوارند
هوش مصنوعی: همه موجودات زنده، انسان نیستند و همه انسان‌ها هم ارزش و هویت یکسانی ندارند. برخی از انسان‌ها در این دنیا مانند دیوار هستند، به این معنی که تنها به عنوان موانع یا بی‌خاصیت در جامعه حضور دارند.
سیاه سیم زراندوده چون به بوته برند
خلاف آن به در آید که خلق پندارند
هوش مصنوعی: وقتی یک شیء به درستی آزمایش شود، ویژگی‌های واقعی آن نمایان می‌شود، حتی اگر در ابتدا ظاهری متفاوت داشته باشد که افراد بر اساس آن قضاوت کنند.
کسان به چشم تو بی‌قیمتند و کوچک قدر
که پیش اهل بصیرت بزرگ مقدارند
هوش مصنوعی: افرادی که در نظر تو بی‌ارزش و کم‌مقدارند، در چشم کسانی که بینا و آگاه هستند، بسیار با ارزش و بزرگ‌اند.
برادران لحد را زبان گفتن نیست
تو گوش باش که با اهل دل به گفتارند
هوش مصنوعی: برادران در قبر و دنیای دیگر قادر به صحبت نیستند، پس تو باید شنونده خوبی باشی و با افرادی که دل‌هایشان روشن است، به گفتگو بپردازی.
که زینهار به کشی و ناز بر سر خاک
مرو که همچو تو در زیر خاک بسیارند
هوش مصنوعی: مراقب باش که با ناز و لوندی بر روی زمین نروی، چرا که افرادی همچون تو در زیر خاک بسیارند.
به خواب و لذت و شهوت گذاشتند حیات
کنون که زیر زمین خفته‌اند بیدارند
هوش مصنوعی: در زندگی، انسان‌ها در خواب و لذت‌های دنیوی غرق شده‌اند، اما در حقیقت کسانی که زیر خاک هستند، بیدارتر از آنند که در این دنیا زندگی می‌کنند.
که التفات کند عذر کاین زمان گویند
کجا به خوشه رسد تخم کاین زمان کارند
هوش مصنوعی: به این معنا است که کسی توجه نمی‌کند که در این زمان می‌گویند چرا دانه‌ها به خوشه می‌رسند، در حالی که در این زمان فقط کار کاشتن دانه‌ها انجام می‌شود.
هزار جان گرامی فدای اهل نظر
که مال و منصب دنیا به هیچ نشمارند
هوش مصنوعی: هزاران جان عزیز آماده‌ایم فدای کسانی که به ارزش‌های معنوی اهمیت می‌دهند و دنیا را بی‌ارزش می‌دانند.
کرا نمی‌کند این پنج روزه دولت و ملک
که بگذرند و به ابنای دهر بگذارند
هوش مصنوعی: این پنج روز زندگی و سلطنت چه ارزشی دارد که انسان بخواهد در آن به دیگران توجه کند یا بر آن تکیه کند؟
طمع مدار ز دنیا سر هوا و هوس
که پر شود مگرش خاک بر سر انبارند
هوش مصنوعی: به دنیا امیدی نداشته باش و از آرزوها و خواسته‌های زودگذر دوری کن، چون فقط خاک و نابودی نصیبت می‌شود.
دعای بد نکنم بر بدان که مسکینان
به دست خوی بد خویشتن گرفتارند
هوش مصنوعی: نمی‌خواهم برای انسان‌های بد دعاهای بدی بکنم، زیرا آنها خود به واسطه‌ی رفتارهای نادرستشان به دام افتاده‌اند و در عذابند.
به جان زنده‌دلان سعدیا که ملک وجود
نیرزد آن که وجودی ز خود بیازارند
هوش مصنوعی: به جان کسانی که زندگی را زنده می‌کنند، سعدی جان! زندگی و موجودیت ارزش آن را ندارد که کسی به خاطر آن دیگران را آزار دهد.

خوانش ها

غزل ۲۳ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۲۳ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1391/12/07 18:03
حسین عشیری

بیت 8 مال و منصب دنیا درسته

1391/12/17 15:03
محمد

کرا نمی‌کند این پنجروزه دولت و ملک
که بگذرند و به ابنای دهر بگذارند
پنجروزه بصورت پنج روزه صحیح می باشد

1392/08/20 16:11

به جان زنده دلان سعدیا که ملک وجود/ نیرزرد آنکه دلی را ز خود بیازاری
نوشته شده وجودی را ز خود بیازاری
از کتاب فارسی هفتم ص 96

1393/11/06 10:02
محمد هادی مرادی

در نسخه مصحح شادروان دکتر یوسفی بیت سوم غزل چنین است :

زبانِ خاک که داند که خامُشانِ لحد به صد هزار زبان در حدیث وگفتارند
واین یک شاه بیت است

1396/01/04 17:04
سجاد نوروزی

به جان زنده دلان سعدیا که ملک وجود/ نیرزرد آنکه دلی را ز خود بیازاری
بر سر دل منزل دکتر محمود حسابی نقش بسته است.

1396/01/04 17:04
سجاد نوروزی

به جان زنده دلان سعدیا که ملک وجود/ نیرزرد آنکه دلی را ز خود بیازاری
بر سر دل منزل پروفسور حسابی این بیت نقش بسته است.

1397/03/06 12:06
هوشیار

باسلام خدمت ادب دوستان عزیز، به ویژه علی و سجاد!
لطفا" به ردیف و قافیه این شعر سعدی دقّت فرمائید. متاسفانه از آفتهای جدّی در ادب پژوهشی معاصر، کم دقّتی و شتابزدگی در اظهار نظرهاست.
باتوجّه به این که درقالبهای شعری قصیده و غزل، قافیه نخستین مصراع با مصاریع زوج یکسان میباشند؛ بنابراین، صورت صحیح بیت، چنین خواهد بود:
به جانِ زنده سعدیا! که ملک وجود
نیرزد آنکه وجودی ز خود بیازارند
منبع: (غزلهای سعدی، به تصحیح مرحوم دکتر یوسفی، انتشارات سخن، ص26)

1397/03/06 13:06
هوشیار

با پوزش خواهی از افتادگی واژه "دلان" در مصراع نخست.
به جانِ زنده دلان، سعدیا! که ملکِ وجود
نیرزد آنکه وجودی ز خود بیازارند

1397/04/01 01:07
شقایق عسگری

سلام دوستان ببخشید کرا نمیکند در بیت9 به معنی ارزش نداشتن آمده است؟؟؟؟؟؟ ممنون

1397/04/01 09:07
حسین،۱

شقایق گرامی
نظر شما درست است
اگرچه گوهر نظمم کرای آن نکند
که من نثار کنم بر جناب حضرت شاه
به مانای : شعر من که گوهری گرانبهاست ، لیاقت و ارزشِ نثار بر مقدم شاه را ندارد.
کرایه نیز از همین خانواده است.
زنده باشی

1398/03/07 22:06
جعفری

قابل توجه دوستداران شعر و ادب،بیت ششم مصرع دوم تلمیح است به حدیث پیامبر اعظم که فرموده:الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا.انسان ها در این دنیا گویی مرده اند.هرگاه بمیرند بیدار می شوند.

1399/02/01 17:05

یعنی و خدایا

1403/09/07 09:12
فاطمه زندی

هزاران درود بر روان پاک حضرت سعدی 

عالی جناب سعدی آیینه‌ داری‌ است‌ که‌ نه‌ فقط‌ صورت‌ عصر خود را در آثارش‌ باز می‌تاباند، بلکه‌ با شناختی‌ ژرف‌ و دقیق‌ چنان‌ سیمایی‌ از آدمی‌ عرضه‌ می‌دارد که‌ همگان‌ از توانگر و درویش‌ و عارف‌ و عامی‌ می‌توانند تصویر خویش‌ را در آیینه‌ کلام‌ او ببینند و با بهره‌ گرفتن‌ از زیورِ آموزه‌ها و اندرزهای‌ او، خوی‌ و خصلت‌ و گفتار و رفتار خود را به‌ زیبایی‌ و کمال‌ بیارایند. 

امیدوارم که توفیق انس با آثار این بزرگ مرد نصیب همگان گردد...