قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹ - تغزل در ستایش شمسالدین محمد جوینی صاحب دیوان
نظر دریغ مدار از من ای مه منظور
که مه دریغ نمیدارد از خلایق نور
به چشم نیک نگه کردهام تو را همه وقت
چرا چو چشم بد افتادهام ز روی تو دور
تو را که درد نبودست جان من همه عمر
چو دردمند بنالد نداریش معذور
تن درست چه داند به خواب نوشین در
که شب چگونه به پایان همیبرد رنجور؟
مرا که سحر سخن در همه جهان رفتست
ز سحر چشم تو بیچاره ماندهام مسحور
دو رسته لؤلؤ منظوم در دهان داری
عبارت لب شیرین چو لؤلؤ منثور
اگر نه وعدهٔ مؤمن به آخرت بودی
زمین پارس بهشتست گفتمی و تو حور
تو بر سمندی و بیچارگان اسیر کمند
کنار خانهٔ زین بهرهمند و ما مهجور
تو پارسایی و رندی به هم کنی سعدی
میسرت نشود مست باش یا مستور
چنین سوار درین عرصهٔ ممالک پارس
ملک چگونه نباشد مظفر و منصور؟
اجل و اعظم آفاق شمس دولت و دین
که برد گوی نکو نامی از ملوک و صدور
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸ - در مدح امیر انکیانو: بس بگردید و بگردد روزگارقصیدهٔ شمارهٔ ۳۰ - نصیحت: ای دل به کام خویش جهان را تو دیده گیر
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نظر دریغ مدار از من ای مه منظور
که مه دریغ نمیدارد از خلایق نور
هوش مصنوعی: ای ماه زیبا، لطفاً نگاهت را از من دریغ نکن، زیرا ماه هرگز از بخشیدن نورش به مردم دریغ نمیکند.
به چشم نیک نگه کردهام تو را همه وقت
چرا چو چشم بد افتادهام ز روی تو دور
هوش مصنوعی: من همیشه با نیکو نگاهم به تو نگاه کردهام، اما چرا حالا مانند کسی که چشم بد به او افتاده از تو دور شدم؟
تو را که درد نبودست جان من همه عمر
چو دردمند بنالد نداریش معذور
هوش مصنوعی: تو که هیچ وقت دردی نداشتهای، من که تمام عمرم مثل یک دردکشیده ناله کردهام، تو هیچ عذری برای این نالهام نداری.
تن درست چه داند به خواب نوشین در
که شب چگونه به پایان همیبرد رنجور؟
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که انسان سالم و خوشحال چه چیزی را میفهمد از حال و روز کسی که در رنج و دردی به سر میبرد و خواب شیرینی را تجربه نمیکند. در واقع، کسی که در سلامت و خوشی به سر میبرد، نمیتواند درکی از درد و رنج دیگران داشته باشد و نمیداند چگونه شبهای سخت و پر از زحمت برای آنها سپری میشود.
مرا که سحر سخن در همه جهان رفتست
ز سحر چشم تو بیچاره ماندهام مسحور
هوش مصنوعی: من که در تمام دنیا از قدرت کلام خود بهرهمندم، اما به خاطر جاذبه چشمان تو، بیچاره و گیج ماندهام.
دو رسته لؤلؤ منظوم در دهان داری
عبارت لب شیرین چو لؤلؤ منثور
هوش مصنوعی: دو رشته مروارید در دهان داری، مانند دانههای مروارید درخشش زیبایی دارد. صحبتهای شیرین تو به اندازه مرواریدهایی که به صورت پراکنده هستند، دلنشین و جذاب است.
اگر نه وعدهٔ مؤمن به آخرت بودی
زمین پارس بهشتست گفتمی و تو حور
هوش مصنوعی: اگر باور به زندگی پس از مرگ و پاداش الهی نبود، بهشت را به زمین و زیباییهای آن به مانند جایی زیبا شبیه میساختیم و تو را به عنوان حوری به تصویر میکشیدیم.
تو بر سمندی و بیچارگان اسیر کمند
کنار خانهٔ زین بهرهمند و ما مهجور
هوش مصنوعی: تو سوار بر اسبی و در حالی که بیچارهها در دام گرفتارند، در کنار خانهٔ زیبا خوشبختی زندگی میکنی، اما ما در تنهایی و کنار گذاشته شدهایم.
تو پارسایی و رندی به هم کنی سعدی
میسرت نشود مست باش یا مستور
هوش مصنوعی: تو انسان پاکنهاد و اخلاقی هستی، اما به دور از ریا و تظاهر. برای تو، تلاش در به دست آوردن خوشی و لذت زندگی ممکن نخواهد بود، پس یا شاد باش و خوشحال زندگی کن، یا در خفا زندگی کن و خود را از دیگران پنهان کن.
چنین سوار درین عرصهٔ ممالک پارس
ملک چگونه نباشد مظفر و منصور؟
هوش مصنوعی: چطور ممکن است کسی که در این سرزمینهای پارس سوار است، موفق و پیروز نباشد؟
اجل و اعظم آفاق شمس دولت و دین
که برد گوی نکو نامی از ملوک و صدور
هوش مصنوعی: مرگ بالاترین و مهمترین واقعیت در جهان است، که برندهای خواهد بود که نام نیک و یادگار رضایت از پادشاهان و شخصیتهای بزرگ را به همراه دارد.
حاشیه ها
1389/12/20 13:02
ح-عطا
مصراع اول بیت 7 این گونه نوشته شده است:
گر نه وعدهٔمؤمنبه آخرت بودی
که باید به صورت زیر اصلاح گردد:
اگر نه وعده ٔمؤمن به آخرت بودی
1395/11/30 02:01
این شعر را استاد محمد منتشری در روایت ردیف اسماعیل حان مهرتاش در گوشه های درآمد، عشاق،عزال، فرود و سارنج در آواز دشتی اجرا کرده اند
1397/06/31 16:08
حامد
این شعر را استاد فیاضی در ردیف اسماعیل مهرتاش در آواز دشتی به زیبایی اجرا کرده اند.