حکمت شمارهٔ ۶۵
دو چیز محال عقل است: خوردن بیش از رزق مقسوم و مردن پیش از وقت معلوم.
قضا دگر نشود ور هزار ناله و آه
به کفر یا به شکایت برآید از دهنی
فرشتهای که وکیل است بر خزاین باد
چه غم خورد که بمیرد چراغ پیرزنی
حکمت شمارهٔ ۶۴: درویش ضعیفحال را در خشکی تنگسال مپرس که «چونی؟»، الا به شرط آن که مرهم ریشش بنهی و معلومی پیشش.حکمت شمارهٔ ۶۶: ای طالب روزی بنشین که بخوری و ای مطلوب اجل مرو که جان نبری.
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکینبشته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دو چیز محال عقل است: خوردن بیش از رزق مقسوم و مردن پیش از وقت معلوم.
هوش مصنوعی: دو چیز وجود دارد که از نظر عقل ممکن نیست: یکی این که کسی بیش از آنچه که برایش مقدر شده غذا بخورد و دیگری این که قبل از موعد مقرر بمیرد.
قضا دگر نشود ور هزار ناله و آه
به کفر یا به شکایت برآید از دهنی
هوش مصنوعی: سرنوشت تغییر نخواهد کرد، حتی اگر هزاران ناله و آه از دل کسی خارج شود، چه به خاطر کفر و چه به خاطر شکایت.
فرشتهای که وکیل است بر خزاین باد
چه غم خورد که بمیرد چراغ پیرزنی
هوش مصنوعی: فرشتهای که مسئول نگهداری اموال و نعمتها است، چرا باید نگران مرگ یک چراغ کوچک در خانه پیرزنی باشد؟