گنجور

حکمت شمارهٔ ۳۰

همه کس را عقلِ خود به کمال نماید و فرزندِ خود به جمال.

یکی یهود و مسلمان، نزاع می‌کردند
چنان که خنده گرفت از حدیثِ ایشانم
به طَیرَه گفت مسلمان: گر این قبالهٔ من
درست نیست، خدایا، یهود میرانم
یهود گفت: به تورات می‌خورم سوگند!
وگر خِلاف کنم همچو تو مسلمانم
گر از بَسیطِ زمین، عقل، مُنعَدِم گردد
به خود، گمان نبَرَد هیچ‌کس که نادانم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌نبشته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همه کس را عقلِ خود به کمال نماید و فرزندِ خود به جمال.
هوش مصنوعی: هر کسی باید به کمال عقل خود برسد و فرزندانش را به زیبایی پرورش دهد.
یکی یهود و مسلمان، نزاع می‌کردند
چنان که خنده گرفت از حدیثِ ایشانم
هوش مصنوعی: دو نفر یکی یهودی و دیگری مسلمان در حال بحث و نزاع بودند و این گفت‌وگو به حدی جالب و خنده‌دار بود که من تحت تأثیر قرار گرفتم.
به طَیرَه گفت مسلمان: گر این قبالهٔ من
درست نیست، خدایا، یهود میرانم
هوش مصنوعی: یک مسلمان به طیره گفت: اگر این سند من صحیح نیست، خدایا، یهودیان را می‌کشم.
یهود گفت: به تورات می‌خورم سوگند!
وگر خِلاف کنم همچو تو مسلمانم
یهودی گفت: به توراتی که از آن پیروی می کنم قسم می خورم! اگر حرفت درست باشد پس من هم مثل تو مسلمان می شوم.
گر از بَسیطِ زمین، عقل، مُنعَدِم گردد
به خود، گمان نبَرَد هیچ‌کس که نادانم
هوش مصنوعی: اگر عقل و فهم از گستره زمین ناپدید شود، هیچ‌کس به خود اجازه نمی‌دهد که فکر کند نادان است.

خوانش ها

بخش ۳۰ به خوانش سهیل قاسمی
بخش ۳۰ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکمت شمارهٔ ۳۰ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکمت شمارهٔ ۳۰ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1391/09/25 17:11
ناشناس

فعل "می رانم" با توجه به نوع فعل و اینکه "می" برای استمرار استفاده نشده و جزئی از خود فعل است، جدا نوشتن آن صحیح نیست

1391/10/24 08:12
مجتبی

همان "می رانم" صحیح است که مضارع استمراری اول شخص مفرد از مصدر "راندن" است

1403/04/30 09:06
بهزاد دماوندی

اعتماد به نفس فقط ...

1392/02/21 07:04
ناشناس

جای بیت سوم و چهارم باید عوض شود. بیت "گر از بسیط ..." بیت پایانی است

1393/12/06 12:03
ناشناس

لطفا یا سعدی رو از رو گنجور ورش دارید. یا درستش کنید چون پر از غلط و اشکاله

1393/12/06 16:03
ناشناس

یکی یهود و مسلمان نزاع می کردند/ چنانکه خنده گرفت از حدیث ایشانم
به طیره گفت مسلمان گرین قباله من/ درست نیست خدایا یهود میرانم
یهود گفت به تورات می خورم سوگند/ وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم
گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد/ به خود گمان نبرد هیچکس که نادانم
«میرانم» یعنی مردن یعنی خدایا مرا یهود بمیران (از دنیا ببر). بنابراین جدا نوشتنش صحیح نیست

1395/09/06 20:12
ناشناس

یهود میرانم: یعنی خدایا! من را یهود بمیران. در روز مرگ چون یهودی من را در شمار آور. "می‌‌رانم" از ریشەی "میراندن" است و نە "راندن". خداون مردم را می میراند اما نمی راند.

1396/02/22 18:04

لطفا واژه ی پایانی بیت دوم را به صورت "میرانم" اصلاح کنید.
منطور فعلِ راندن نیست، منظور "میراندن" است و "میرانم" در این جا به معنی "مرا بمیران" است.

1396/03/19 00:06
سید

آیا در متن اصلی «جهود» آمده است یا «یهود»؟

1396/06/13 19:09
روح اله

در تایید نظر حضرات آیات خواستم اضافه کنم که «میرانم» مخفف فعل «بمیرانم» به معنای «مرا بمیران» است.

1396/09/25 15:11
سرگشته

در بیت دوم "به طیره" به معنای "با خشم" است
جای بیت سوم و چهارم در نسخه ی ذکاءالملک فروعی اینچنین است:
جهود گفت به تورات میخورم سوگند/ وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم.
گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد/ به خود گمان نبرد هیچکس که نادانم
لطفا اضلاح فرمایید.
در ضمن بر اساس نسخه ی یاد شده به جای یهود در هر دو مورد باید نوشت: جهود
با سپاس

1396/09/25 15:11
سرگشته

واژه ی "میرانم" همانگونه که دوستان اشاره کرده اند از مصدر میراندن است.
طبق نسخه ی فروغی

1396/09/25 16:11
سرگشته

در هر سه مورد به جای "یهود" باید نوشت "جهود".
طبق نسخه فروغی

1396/09/25 16:11
سرگشته

جای ابیات سوم و چهارم در نسخه ی فروغی برخلاف ضبط شماست

نظر بنده اینچنین است:
همه کس را عقل خود به کمال نماید و فرزند خود به جمال
یکی جهود و مسلمان نزاع می کردند/ چنانکه خنده گرفت از حدیث ایشانم
به طیره گفت مسلمان گرین قباله من/ درست نیست خدایا جهود میرانم
جهود گفت به تورات می خورم سوگند/ وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم
گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد/ به خود گمان نبرد هیچکس که نادانم
«میرانم» یعنی خدایا مرا یهود بمیران. بنابراین جدا نوشتنش درست نیست.
با احترام عرض ارادت ـ هاشمی

1397/05/28 02:07
محسن ، ۲

هر کس خویشتن به کمال بیند و فرزند خویش به جمال

1398/02/13 21:05
عاصمه شعبانی

بیت سوم و چهارم جابجا نوشته شدند. و در بیت دوم فعل میرانم صحیح می باشد چون معنی فعل من را بمیران است و می نشانه ماضی استمراری نیست و نباید جدا نوشته شود.

1398/12/05 11:03
صالح یزدی

اینهمه بی‌اعتنایی سایت گنجور به حاشیه‌های خوانندگانش جالب است.
یعنی واقعا درک و تایید تفاوت فعل‌های می‌رانم و بمیرانم این‌قدر سخت است یا این که اصلا نوشته‌های ما مطالعه نمی‌شود؟

1399/01/13 14:04
حسین قدسی

با درود و سپاس از گردانندگان این سایت پربار، لطفاً موارد زیر را تصحیح فرمایید:
1- ...یهود میرانم (یعنی خداوندا، مرا یهودی بمیران، یا به قول خودمانی‌تر، اگر دروغ گفته باشم از یهودی بدترم، و دیگری نیز در پاسخ می‌گوید اگر من دروغ گفته باشم از مسلمان بدترم)
2- جای بیت سوم و چهارم عوض شود. بیت "گر از بسیط زمین..." بیت آخر است، و پند خردمندانه‌ی حضرت سعدی است که در پایان حکایت مسلمان و یهود می‌فرماید: "حتا اگر روزی عقل از روی زمین ناپدید گردد و همه نادان باشند، باز هم هیچ کس حاضر نیست حتا با خود فکر کند که شاید من اشتباه می‌کنم"

1399/02/22 18:04
مهناز

متکلم را تا کسی عیب نگیرد سخنش صلاح نپذیرد
مشو غره بر حسن گفتار خویش
بتحسین نادان و پندار خویش
همه کس را عقل خود بکمال نماید و فرزند خود بجمال
یکی جهود و مسلمان نزاع میکردند
چنانکه خنده گرفت از حدیث ایشانم
بطیره گفت مسلمان، گر این قباله من
درست نیست خدایا جهود میرانم
جهود گفت بتوریة می خورم سوگند
وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم
گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد
بخود گمان نبرد هیچ کس که نادانم

1400/07/03 22:10
پری

گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد ، بخود گمان نبرد هیچکس نه نادانم : اگر از پهنه ی خاک خرد پنهان و نابود گردد ، دیگر یکتن خویش را جاهل نپندارد . سعدی بزرگ میگه زمانی که بساط عقل از روی زمین برچیده بشه دیگه هیچ کس نمیگه من نادانم . 

1400/07/03 22:10
پری

اگه بگیم حتی اگه عقل از روی زمین منعدم بشه بازم کسی نمیگه من نادانم اینجا دیگه چیزی نیست که بر سر اون نزاع کنن چون عقل که نباشه دانایی و  نادانی مفهومی نداره ولی سعدی نمیخواد بگه اگه روزی عقل منعدم بشه چون نمیشه؛ میخواد بگه انگار عقل نابود شده که هیچ کس به نادانی خودش اعتراف نمیکنه . اگر منعدم بشه اینجوری میشه